خلاصة:
شناخت خداوند از دیدگاه ملاصدرا مراتب و گونه های مختلفی دارد. او در یک تقسیم بندی عام،شناخت را به اکتناهی و غیراکتناهی تقسیم می کند. متعلّق شناخت نیز سه حوزه را دربر می گیرد: ذات الهی،اسما و صفات الهی و افعال الهی. وی برای شناخت، سه روش را نیز معتبر دانسته است: شهودی، عقلی وحسی. بر این اساس، از دیدگاه وی شناخت اکتناهی ذات الهی به هیچ روشی امکان پذیر نیست؛همچنان که چنین شناختی درباره ذات و حقیقت وجودی اسما و صفات و حتّی افعال نیز ناممکن است. درعین حال، شناخت غیراکتناهی شهودی به ذات و حقیقت اسما و صفات امکان دارد. شناخت عقلی بهمفاهیم اسما و صفات نیز ممکن است و خداوند را می توان از ظاهر افعال و با روش حسی شناخت. سیراین گونه های شناخت به ترتیب از شناخت حسی به عقلی و شهودی تکاملی است.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس ، از ديدگاه وي شناخت اکتناهي ذات الهي به هيچ روشي امکان پذير نيست ؛ همچنان که چنين شناختي درباره ذات و حقيقت وجودي اسما و صفات و حتي افعال نيز ناممکن است .
از اين رو، نخست به بيان اين تعبيرات ميپردازيم : در اسرار الآيات تأکيد ميکند که ذات واجب تعالي، نفس حقيقت وجود است و هيچ موجود ديگري چنين نيست (صدرالدين شيرازي،۱۳۶۰-الف : ۲۷).
شناخت ذات خداوند عدم امکان شناخت اکتناهي ذات ) ملاصدرا در فرازهاي مختلف تأکيد ميکند که کنه ذات ١٣ ١٣نقد و بررسي ديدگاه ناصر القفاري درباره پيدايش باريتعالي را نميتوان به هيچ نوع علمي دريافت (صدرالدين شيرازي، ۱۳۷۴، ۱: ۱۹۸).
از ديدگاه ملاصدرا، دليل نهي از تفکر در ذات الهي نيز وجود اين محال عقلي است (صدرالدين شيرازي، ۱۳۶۰-الف : ۲۳).
16 اما در ساحت ديگر، اسما و صفات باريتعالي، حقايقي وجودي هستند و اين الفاظ تنها از 16 وجود آن ها حکايت ميکنند (صدرالدين شيرازي، ۱۳۸۷: ۳۵) و به همين دليل ، شناخت آن ها ــــــــــ فصلنـامــه دشوار است و براي همگان ميسر نيست .
نتيجه گيري ملاصدرا در بحث شناخت خداوند متناظر با موضوع و نوع شناخت معتقد است که شناخت اکتناهي به ذات ، حقيقت اسما و صفات و افعال باري تعالي ممکن نيست .
در عين حال ، شناخت غيراکتناهي حضوري و شهودي را به ذات باري تعالي و حقيقت اسما و صفات و افعال را ممکن دانسته است .