"بقلم فریدون توللی حکایتی طنزآمیز به نثر و نظم کهن مغلطه طاهر بن ثعلب:از جهت تشرف به فقر،خیل ندیمان بجا نهاد و،یک تنه،بخلوت صدر العرفاء ثقفی اندر شد و،با همه شکوه امارت تیزی دو،بوقت جلوس،از وی بجست!
امیر،از آن طیبت،بخنده اندر شد و،دست صدر العرفاء ببوسید و،نیازی کلان،فرا پیش وی نهاد و،به برکت آن اشارت،مظلمه رها کرد و،با خلق بلد،طریق مدارا گرفت.
قطعه گند تیز تو،مشام همه عالم،بگرفت تو در اندیشه،که تا چارهء آواز کنی!"