ملخص الجهاز:
"زندگی مردم سند که همه مورد توجه و یا در اختیار شاه عبد الطیف بوده گرد آمده است.
در نزدیک مرکز هنری و فرهنگی،سالن بزرگ ساخته شده که در هر شب جمعه معتقدان شاه عبد الطیف در آن گرد میآیند و مجلس سماع و قوالی و شعر خوانی و آوازخوانی تشکیل میدهند و مردم از جایهای دور برای دیدن این مجلس میآیند.
کتابهای چاپی و خطی(سندی و فارسی)را در قفسههای آهنی قرار داده است خودش فارسی میداند و شعر فارسی خوب میسراید.
متون تاریخی فارسی را که مربوط به سرزمین سند است به سندی ترجمه کرده است.
جذبات قیصر خان نظاماتی به مطلع زیر: چو گویم به تو وصف فتح علی که خورشید عدلش نشد منجلی و به مقطع: که ای پیر دانای فرخ نهاد که بر تالپوران مکن اعتماد 3-شاکرنامه از مولوی محمد شاکر که تحت اللفظی به سندی ترجمه شده است.
12-مثنوی فتحنامه(در تاریخ سند)."