خلاصة:
بسیار اتفاق میافتد که مکلف در زندگی روزمره خود دچار تزاحم امتثالی میشود. این چالش وقتی عمیق تر میشود که تزاحم امتثالی در ورطه تعارض گرفتار شود. در این هنگام است که اندیشمندان اصولی درصدد بر میآیند، چالش پیشرو را با ارائه راهکارهایی مرتفع سازند تا مکلف را از حیرت در تکلیف برهانند. این نوشته سعی دارد نظام اندیشه اصولی شهید صدر را در پاسخ به بازگشت مسئله تزاحم امتثالی به تعارض، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. تمرکز نوشته حاضر علاوه بر پاسخ نهایی شهید به مسئله اصلی، بر روی نظم منطقی و مرحله وار شهید از مواجهه با مسئله و سیر طی شده ایشان تا حل مسئله نیز میباشد. تحلیل آثار شهید صدر با رویکرد مسئله فوق بهخوبی مشخص میکند که چهار مبنا در حل مسئله پیشرو دخیل است. در ابتدا مبانی انحلال شخصی در جعل و مراحل حکم شهید که جزء مبانی عام ایشان است، تزاحم امتثالی را به وادی تعارض میکشاند. اما در ادامه، دو مبنای امکان ترتب و قدرت بالمعنی الاعم (تحقق ترتب)، مبحث تزاحم امتثالی را از دامان تعارض خارج میکند. نتیجتا تزاحم امتثالی از مبحث تعارض جدا میشود و صرفا مشکلی در ناحیه امتثال مکلف باقی میماند.
ملخص الجهاز:
مباني مؤثر در حل مسأله شهيد صدر با به کارگيري مباني مختلفي که به صورت پراکنده در کتاب هاي اصوليش آورده است ، سعي دارد نشان دهد تزاحم امتثالي موجود در دو خطاب متزاحم ، به تنافي دو خطاب در جعل شارع (تعارض ) برنميگردد؛ بلکه اين مکلف است که بر اساس شرايط خود در مقام امتثال دچار مشکل شده و ميبايست تمرکز اصولي تنها معطوف به 124 حل مشکل مکلف گردد.
(صدر، ١٤١٧، ج ٢، ص ١٢٢-١٢٦) توضيح اين که شهيد صدر با اعتقاد به مبناي انحلال شخصي خطابات ، براي هر يک از دو خطاب متزاحم در فرد جزئي موضوع تزاحم ، جعل و انشاي مستقل قائل است .
اين دو گزاره ؛ يعني «جعل هميشگي تکاليف به داعي تحريک مولوي بر انجام فعل » و «جعل (اعتبار) مولوي مستقل براي همه حالات موضوع حکم بر اساس مبناي انحلال شخصي در جعل »، در نگاه شهيد صدر نتيجه اي ندارد جز اين که قائل شود قدرت 128 مکلف حتي در مقام جعل (اعتبار) تکليف نيز شرط است .
اگر دو خطاب متزاحم از سوي شارع ، هر دو به شکل واجب مشروط نيز جعل شوند (در صورتي که دو امر از نظر ملاک مساوي باشند و يکي اهم از ديگري نباشد)، روشن است که به تنافي در وادي جعل و تعارض نخواهند انجاميد؛ چرا که هر دو در مورد خارجي تزاحم از اطلاق و نتيجتا از فعليت خواهند افتاد.