خلاصة:
علیرغم غلبۀ نگرش فلسفی در رویکردهای انتقادی به علوم انسانیِ مدرن که چندین دهه است در جهان اسلام و در ایران بسیار رایج شده است، همچنان فقدان رویکردهای قرآنی در تولید علوم انسانی قرآنبنیان احساس میشود. در این راستا به نظر میرسد که میتوان از ظرفیت روش تفسیر موضوعی برای ورود قرآن کریم به ساحت علوم انسانی بهره جست. تفسیر موضوعی با توجه به درون یا برونقرآنی بودن موضوع آن، در نقد ساختار دانش مدرن و تحقیقات علوم و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی، کارکردهای متعددی دارد. از تفسیر موضوعیِ درونقرآنی میتوان در جهت «نقد مبناییِ» مبانی عام علوم انسانی ـ مبانی معرفتشناسی، ارزششناسی، هستیشناسی و انسانشناسیـ و همچنین ابتناء و پیریزی علوم انسانی بر پایۀ مبانی به دستآمده از قرآن کریم بهره برد. از تفسیر موضوعی برونقرآنی ـ مانند رویکرد استنطاقی شهید صدرـ برای پاسخدهی به مسئلههای علوم انسانی استفاده میشود که این فرایند با چالشهایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوعِ» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد. برای حل این مسئله، در مواردی میتوان به منظور فرایندشناسی تغییر مؤلفههای مفهوم مدرن از رویکرد «تاریخ انگاره» و همچنین از رویکرد «تحلیل موضوع» به مؤلفههای معنایی بهره جست و با تجزیۀ دقیق آن موضوع به چند مؤلفه نشان داد که مؤلفهها لزوماً محصول عصر مدرن نیستند و میتوان آنها را در قرآن کریم پیجویی نمود. سپس از «ترکیب» نتایج به دستآمده بر اساس تفسیر موضوعی، به دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوع مدرن در حوزۀ مورد نظر دست یافت.
یلاحظ غلبه النزعه الفلسفیه فی الاتجاهات النقدیه للعلوم الانسانیه الحدیثه التی شاعت فی العالم الاسلامی وفی ایران بقوه فی العقود الاخیره، کما یمکن ملاحظه غیاب المناهج القرانیه فی انتاج العلوم الانسانیه الموسسه علی تعالیم هذا الکتاب المقدس. وعلی هذا الصعید یمکن القول انه یمکن الاستعانه بامکانیات التفسیر الموضوعی کمقدمه للرجوع الی القران الکریم فی مجال العلوم الانسانیه. ویمکن للتفسیر الموضوعی، سواء کان موضوعه داخل القران الکریم او خارجه، ان یکون له تطبیقات متعدده فی نقد بنیه الفکر الحدیث وفی دراسات العلوم، وایضا فی انتاج العلوم الانسانیه الاسلامیه. وتفید الاستعانه بالتفسیر الموضوعی داخل القران الکریم فی نقد المبانی والاسس العامه للعلوم الانسانیه، ومبانی علم المعرفه، وعلم القیم، وعلم الوجود، وعلم الانسان، والاعتماد علیها فی بناء وتاسیس علوم انسانیه وفق مبادي واسس مستقاه من القران الکریم. کما یمکن الاستناد الی التفسیر الموضوعی خارج القران الکریم المنهج الاستنطاقی للشهید الصدر مثلا للاجابه عن اسيله العلوم الانسانیه. وتواجه هذه العملیه عددا من التحدیات؛ منها تعقید «الموضوع» فی العلوم الانسانیه وتعدد جذوره، وهو ما یری فی الاصطلاحات الحدیثه فی هذا المجال. من اجل حل هذه المشکله، یمکن فی بعض الحالات، وبهدف التعرف علی عملیه تغییر مکونات احد المفاهیم الحدیثه، استخدام نهج «التاریخ المفاهیمی» وکذلک نهج «تحلیل الموضوع» للمکونات الدلالیه، ومن خلال التفکیک الدقیق لهذا الموضوع الی عده مکونات، یمکن اثبات ان هذه المکونات لیست بالضروره من نتاج العصر الحدیث، بل یمکن العثور علیها فی القران الکریم. وبعد ذلک نستطیع من خلال «ترکیب» النتايج، التی تم الحصول علیها بناء علی التفسیر الموضوعی، استنتاج رای القران الکریم فیما یتعلق بالموضوع الحدیث فی المجال المقصود.
The lack of Quranic approaches in the production of Quran-based humanities is still felt, despite the predominance of the philosophical approach in critical approaches to modern humanities, which has become very common in the Islamic world and in Iran for several decades. It seems that the capacity of the method of thematic exegesis (al-Tafsir al-mawdu'i, Arabic: التفسیر الموضوعی) in this regard, can be used to bring the Holy Quran into the field of humanities. Thematic exegesis, according to whether its subject is inside or outside the Qur'an, has several functions in criticizing the structure of modern knowledge and scientific research, as well as the production of Islamic humanities. It is possible to make use of thematic exegesis of the inside of the Holy Book of Quran in order to “fundamental criticism” of the general fundamentals of humanities -the fundamentals of epistemology, axiology, ontology and anthropology- and it is also possible to use thematic exegesis for constructing and producing foundation of humanities obtained from the Holy Quran. It is used by thematic interpretation exegesis of the outside of the Holy Book of Quran -such as Shahid (martyr) Sadr’s interrogational approach- to answer the problems of humanities and this process faces challenges such as the complexity and multiplicity of the “subject” of the humanities that exist in modern terminology of this field. It can be used in order to solve this issue in some cases to know the process of the change of the components of the modern of the conceptual history’s approach and also by analyzing the issue into several components can be shown that the components are not necessarily a product of the modern era and can be followed up in the Holy Quran and can be found up in the Holy Quran. The perspective of the Holy Quran, after that, regarding the modern subject in the desired field by the “combining” of the results obtained based on the thematic interpretation.
ملخص الجهاز:
از تفسیر موضوعی برونقرآنی ـ مانند رویکرد استنطاقی شهید صدرـ برای پاسخدهی به مسئلههای علوم انسانی استفاده میشود که این فرایند با چالشهایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوعِ» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد.
اما حضور آیات قرآن کریم در پیریزی، اصلاح و نقد ساختار یا نظریات علوم انسانی به چه شکل خواهد بود؟ تفسیر موضوعی به مثابه یک روش کاربردی که برآمده از میراث تفسیری مسلمانان است، میتواند در فرایندی نظریهپردازانه نسبت به علوم انسانی، مواجههای فعال داشته باشد.
از آنجا که دیدگاه قرآن کریم در مورد عامترین مبانی علوم انسانی، در آیات متعددی بیان شده است، میتوان با استفاده از روش تفسیر موضوعی، نگرش قرآن نسبت به مبانی عام یادشده (معرفت، انسان و هستی) را تبیین و بر پایۀ آن به نقد و ارزیابی مبانی نظریات علوم انسانی موجود پرداخت.
توضیح این نکته لازم است که برای تدوین مبانی یک علم، اعم از علم انسانی یا غیر آن، تبیین و شناخت دقیق جایگاه آن علم در منظومه و طبقۀ علوم، موضوع و غایت علم مورد نظر ـ در صورتی که در منظومه و طبقۀ علوم، ذیل علوم اعتباری و عملی قرار گیردـ ضروری خواهد بود.
کارکرد ایجابی تفسیر موضوعی درونقرآنی نیز ابتنا و پیریزی علوم انسانی اسلامی بر پایۀ مبانی به دستآمده از آیات قرآن کریم است که با توجه به فرایند شکلگیری و تکوین نظریات علمی از آن استفاده میشود.