خلاصة:
محمد ارکون به عنوان یکی از نومعتزلیان پیرو مکتب تاریخنگاری نوین (آنال) بر آن است که برای ارائه یک تفسیر از متن باید از شرایط اجتماعی و دوران تاریخیِ اثر و دیگر عناصر فرهنگی مؤثر در متن آگاهی یافت. این جریان، تاریخنگاری خطی و سنتی را برنمیتابد و تاریخ را روابط پیچیده متقابل میان گفتمانهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و.. قلمداد میکند و یکی از مشکلات عقل اسلامی را فقدان نگاه تاریخی میداند. تاریخمندی متن قرآن و تمایز قرآن مکتوب با وحی نازله بر پیامبر (ص) (قرآن شفاهی) از آرای قرآنی ارکون است که تحت تأثیر مکتب آنال شکل گرفتهاند. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، رویکرد تاریخیگرایی نوین (مکتب آنال) را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است و نقائص آن را احصا نموده است. یافتههای پژوهش دلالت بر نفی نظر ارکون درباره عدم کتابت وحی در عهد پیامبر(ص) و حاکی از جزء بینی افراطی او است که یکی از تالیهای فاسد رویکرد آنال در تاریخنگاری به شمار میآید. همچنین پذیرش ادعاهای مکتب آنال، مستلزم دور است چرا که نیازمند دلایل عقلی و نقلی است که این مکتب آن را نمیپذیرد و نیز حدوث تغییر در قرآن از حالت گفتار به نوشتار به گونهای که متن لاحق با سابق متفاوت باشد با دلایل مختلفی مردود تلقی شده است.
Mohammad Arkoun is one of New Mutazilites who follows Anal historical school. Those who follows this school believe that in order of presentation of a commentary from a text, we should be aware of social, historical conditions and other cultural elements that have influence on the text. This approach hasn’t accepted the liner-traditional historiography and consider the history as a complicated relation among various social, political, cultural discourses and one of the problems of Islamic intellect is lack of historical view. Historicity of Quranic text and differences between written and oral Qur’an are some of Arkoun’s opinions. In this research with analytic-descriptive method, the negation of Arkun's opinion that the revelation was not written in the Prophetic period is a part of Arkun's extreme vision and his lack of holistic analysis, disregarding the history-making role of the Holy Qur’an from Arkun's point of view, is one of the findings of this research and we have numerous critical points against arkouns opinions in this article. Also, accepting the claims of the Anal school is far-fetched, because it requires a rational and narrative proof that this school does not accept, and the change in the Qur'an from speech to writing, which is the claim of Arkun, has been rejected for various reasons.
ملخص الجهاز:
بررسي و نقد رويکرد تاريخينگرانه آنال در آراي قرآني محمد ارکون 1 علي شريفي 2 ابوالفضل خوش منش تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٩/٠١ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/١١/١٣، صفحۀ ٥٣ تا ٨٢ (مقالۀ پژوهشي) چکيده محمد ارکون به عنوان يکي از نومعتزليان پيرو مکتب تاريخ نگاري نوين (آنال ) بر آن است که براي ارائه يک تفسير از متن بايد از شرايط اجتماعي و دوران تاريخيِ اثر و ديگر عناصر فرهنگي مؤثر در متن آگاهي يافت .
از نظر وي آنچه به قرآن تمايز ميبخشد اين است که قرآن ، نصي استعاري ـ مجازي است که «فروکاهش آن به معناي تکُ بعدي امکان ندارد و زنداني کردن آن در قالب هاي جامد به شيوه اي که فقها، متکلمان ، مفسران و سنتيها بعدها براي پاسخ به نيازهاي قابل درک جوامع در هر دوره اي بدان اقدام کرده اند، ممکن نيست » (ولد اباه ، ١٣٩٥ش : ١٥٩-١٦٠) البته ارکون با مقايسه عقل ديني و ديگر عقول که پس از رنسانس در مغرب زمين حاکميت يافت ، مهم ترين علت انحطاط مغرب زمين در قرون وسطي را غلبه عقل ديني دانسته ، معتقد است روند پيشرفت و توسعه غرب پس از رنسانس و با منزوي شدن عقل کليسايي آغاز شد.
تاريخ مندي عقل ، انديشه اسلامي و قرآن از منظر ارکون يکي از عقايد مهم او به شمار ميرود که در اين پژوهش مشخص خواهد شد که وي به شدت تحت تأثير مکتب آنال ١ در تاريخ نگاري است و تحليل ها و ارزيابيهاي وي بر اساس اين مکتبِ تاريخ گرايي نوين انجام مي شود.