خلاصة:
نظام خطمشیگذاری را از منظرهای متفاوتی میتوان مورد بررسی و تحلیل قرار داد. یکی از این منظرها، منظر جامعهشناختی است. در همین راستا، هدف این پژوهش، تحلیل نظام خطمشیگذاری جمهوری اسلامی ایران از منظر جامعهشناختی است. برای رسیدن به این هدف از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی استفاده گردید؛ بدین گونه که پس از گردآوری دادهها با مطالعات کتابخانهای و تحلیل آنها، نظام خطمشیگذاری جمهوری اسلامی ایران توصیف و از منظر جامعهشناختی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل جامعهشناسانه نظام خطمشیگذاری ج. ا. ا. نیز از یکی از پرکاربردترین نوعشناسیهای جامعهشناسی یعنی تقسیمبندی جوامع به جوامع سنتی و جوامع مدرن استفاده شد. نتایج تحلیل جامعهشناسانه نظام خطمشیگذاری ج. ا. ا. حاکی از این است که این نظام به صورت همزمان هم ویژگیهای ساختارهای سنتی را دارد و هم ویژگیهای ساختارهای مدرن و در صورتی چنین ترکیبی میتواند سودمند باشد که پیش برندگی مولفههای به کار رفته از سنت و مدرنیته در نظام خطمشیگذاری کشور در نظر قابل توجیه و در عمل نیز کارامد و اثربخش و قابل سنجش باشد؛ در غیر این صورت، وضعیتی غیرسنتی و کژ مدرن خواهد داشت و موجب تقابلهای ناسودمند و کژکارکردهای آسیب زا در میان اجزاء نظام خطمشیگذاری کشور میگردد.
The system of policy making can be analyzed from different perspectives. One of these perspectives is the sociological view. In this regard, the aim of this research is to analyze the system of policy making in the Islamic Republic of Iran from a sociological perspective. To achieve this goal, a descriptive-analytical research method was used. After collecting data through library studies and analyzing them, the policy-making system of the Islamic Republic of Iran was described and analyzed from a sociological perspective. One of the most widely used sociological typologies, namely the classification of societies into traditional and modern societies, was also used for the sociological analysis of the policy making system of the Islamic Republic of Iran. The results of the sociological analysis of IRR's political decision-making system show that this system has both the characteristics of traditional structures and the characteristics of modern structures, and such a combination can be beneficial if the further development of the used components of tradition and modernity in the country's policy making system is justified. And in practice, it should be efficient, effective and measurable; otherwise, it will have a non-traditional and mal-modern situation and cause unprofitable confrontations and malfunctions between the components of the country's policy making system.
ملخص الجهاز:
اساساً علم جامعه شناسي به عنوان يک رشته با وقوع مدرنيته و پيدايش جوامع مدرن شکل گرفت و به همين دليل به بررسي مسائل برخاسته از تغيير و تحولات در اين جوامع پرداخته است ؛ از اين رو، بيشتر نظريه پردازان کلاسيک و معاصر جامعه شناسي نيز در تقسيم بندي جوامع ، وقوع مدرنيته را مبنـا قرار داده اند و براساس آن جوامع را به جوامع سنتي و جوامع مدرن تقسـيم کـرده انـد (آزاد ارمکـي و ملکي، ١٣٨٦) که در اينجا به برخي از ديدگاه هاي نظريه پردازان جامعه شناسـي در ايـن رابطـه اشـاره ميگردد.
در اين رابطه بايد گفت که پژوهش آنها نيز صرفاً رابطه بين نظام اداري و نظام سياسي را مورد بررسي قرار داده اند و به ديگر بازيگران و تحليل نظام خط مشيگذاري از منظر جامعه شناسي پرداخته نشده است .
در ادامه بررسي سطح تجربي و مياني نظام خط مشيگذاري نيز نشان ميدهد که همانطور که قبلاً ذکر شد، به دليل تقابل و عدم هماهنگي در سطح نظري نظام خط مشيگذاري، بايد انتظار تقابل ، همپوشاني، عدم هماهنگي و عدم کارکرد يا کژکارکردي را در سطح تجربي نيز داشت که از جمله مي توان به موارد زير اشاره کرد: مجلس و فقدان ساختار حزبي: انديشه وجود مجلس ناشي از انديشه هاي مدرن ( مانند مشارکت مردم در تعيين سرنوشت خود، تمايز ساختاري و کارکردي و قانون گرايي(سيدمن ، ١٣٨٨: ١٠٦)) است و اين مجلس درصورتي کارکرد خود را درست انجام ميدهد که نوعي کثرت گرايي در آن وجود داشته باشد(داناييفرد، ١٣٩٥: ٣٠٧) و عامل وحدت بخش در آن وابستگي متقابل در قالب منافع ملي باشد؛ 1- Cahoone از آنجا که در ايران ، مجلس بدون احزاب گوناگون و مستقل فعاليت ميکند، ريشه اين مسئله را ميتوان انديشه سنتي انسجام و وحدت به وسيله فرهنگ واحد دانست (ريتزر، ١٣٨٤: ٢٣-٢٢).