خلاصة:
از آنجا که تغییرات محیطی بر بسیاری از وجوه سازمان اثر میگذارد، سازمانها برای ادامه حیات خود، باید با بهرهگیری از راهکارهای مناسب، خود را بهصورت پویا با تغییرات محیطی وفق دهند. یکی از بهترین روشها برای مقابله با تغییرات محیطی، هدایت سازمان به سمت چابک بودن است. بر این اساس، یکی از راههای چابکی سازمانها، حمایت سازمانی ادارکشده توسط کارکنان است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی نقش حمایت سازمانی ادراکشده بر چابکی منابع انسانی با نگاهی بر کارکنان مشغول به خدمت در شهرهای ساحلی است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است، زیرا میتوان از نتایج این پژوهش جهت ارتقای اثربخشی سازمانی در فرماندهی انتظامی استان مازندران استفاده کرد و بهطور خاص میخواهیم از نتایج این پژوهش در جهت ارتقای اثربخشی سازمانی، در این فرماندهی استفاده کرده باشیم و بهصورت میدانی به روش پیمایشی با تحلیل همبستگی و تبیین آن در جامعة آماری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شهرهای ساحلی فرماندهی انتظامی استان مازندران تشکیل میدهد که نمونه آماری برابر 253 نفر است. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استاندارد حمایت سازمانی ادراکشده آلن و همکارانش (2008) و پرسشنامه استاندارد چابکی منابع انسانی گلدمن و همکاران استفاده شده است که پژوهش از نوع کمّی است. روایی پرسشنامهها بهوسیله اساتید محترم مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 86/ 0 و 74/ 0 بهدست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آزمون T با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که حمایت سازمانی ادراکشده اثر مثبت و معنادار بر چابکی منابع انسانی دارد. همچنین ابعاد حمایت سازمانی ادراکشده (ویژگیهای شغلی، تنشهای شغلی و فعالیتهای سازمانی) اثر مثبت و معنادار بر چابکی منابع انسانی دارند. با توجه به آزمون فریدمن نیز به ترتیب بیشترین میانگین اختصاص به تنشهای شغلی و سپس فعالیتهای سازمانی و در نهایت ویژگیهای شغلی قرار داشته است.
Because environmental change affects many aspects of the organization, organizations must dynamically adapt to environmental change in order to survive. One of the best ways to deal with environmental change is to lead the organization toward agility. Accordingly, one of the ways for organizations to be agile is the organizational support perceived by employees. The purpose of this study is to evaluate the role of perceived organizational support on human resource agility by looking at employees working in coastal cities. The research is practical in terms of purpose, because the results of this research can be used to improve organizational effectiveness in the disciplinary command of Mazandaran province, and specifically we want to use the results of this research to improve organizational effectiveness in this command and in the field. It was done by survey method with correlation analysis and its explanation in the statistical population. The statistical population of the study consists of all employees of coastal cities of the Disciplinary Command of Mazandaran Province, which is a statistical sample of 253 people. The standard questionnaire of perceived organizational support of Allen et al. (2008) and the standard questionnaire of human resource agility of Goldman et al. Were used to collect research data. The research is a quantitative type. The validity of the questionnaires was confirmed by respected professors and its reliability was 0.86 and 0.74 using Cronbach's alpha formula, respectively. T-test was used to analyze the data using SPSS software. The results show that perceived organizational support has a positive and significant effect on human resource agility. Also, the dimensions of perceived organizational support (job characteristics, job stress and organizational activities) have a positive and significant effect on human resource agility. According to Friedman test, the highest average was assigned to job stress and then organizational activities and finally job characteristics, respectively.
ملخص الجهاز:
متغیرهــای گونــاگونی در ســطح هــر سـازمانی مـی تواننـد پیامـدها و نتـایج کـاری کارکنـان هـر سـازمانی را از خـود متـأثر ســازند کــه از ایــن میــان مــی تــوان بــه حمایــت ســازمانی ادراک شــده اشــاره کــرد (نصــیری ولیــک بنــی و خــدایاری، ١٣٩٥).
مروری بر ادبیات پژوهش حمایت سازمانی ادراکشده حمایــت ســازمانی ادراکشــده مفهــوم بســیار مهمــی در ادبیــات مــدیریتی اســت زیرا این مفهوم مـیتوانـد رابطـه مـابین نحـوه برخـورد سـازمان بـا کارمنـدان و نگـاه و رفتــار کارمنــدان نســبت بــه شغلشــان و ســازمان را توضــیح دهــد.
هــم چنــین بــا توجــه بــه بــیش تــر بــودن میــانگین محاســبه شــده (٠/١٦١) از مقــدار نظــری ٣ بــا ٩٥ درصــد اطمینــان فرضــیه پــژوهش تأییــد مــی شــود و ایــن نتیجــه حاصــل مــی شــود کــه حمایــت ســازمانی ادراکشده بر چابکی منابع انسانی اثر مثبت و معناداری دارد.
هــم چنــین بــا توجــه بــه بــیش تــر بــودن میــانگین محاســبه شــده (٠/٢٥٥) از مقــدار نظــری ٣ بــا ٩٥ درصــد اطمینــان فرضــیه پژوهش تأیید می شود و ایـن نتیجـه حاصـل مـی شـود کـه ویژگـی هـای شـغلی بـر چابکی منابع انسانی اثر مثبت و معناداری دارد.
هــم چنــین بــا توجــه بــه بــیش تــر بــودن میــانگین محاســبه شــده (٠/١٣٤) از مقــدار نظــری ٣ بــا ٩٥ درصــد اطمینــان فرضــیه پژوهش تأیید مـی شـود و ایـن نتیجـه حاصـل مـی شـود کـه تـنش هـای شـغلی بـر چابکی منابع انسانی اثر مثبت و معناداری دارد.
هــم چنــین بــا توجــه بــه بــیش تــر بــودن میــانگین محاســبه شــده (٠/٤٠٨) از مقــدار نظــری ٣ بــا ٩٥ درصــد اطمینــان فرضــیه پژوهش تأیید می شـود و ایـن نتیجـه حاصـل مـی شـود کـه فعالیـت هـای سـازمانی بر چابکی منابع انسانی اثر مثبت و معناداری دارد.