خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با نقش میانجیگری ویژگیهای شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی، مراکز بهداشت و متخصصین زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی غرب تهران در سال 1400 بود. تعداد 410 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای رضایت زناشویی (ENRICH) انریچ (1989)، راهبردهای تنظیم هیجانی (CERQ-P) گارنفسکی و همکاران (2002) و ویژگیهای شخصیتی (NEO-FFI) کاستا و مککری (1992) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی (001/0>p) مثبت و ضریب مسیر کل بین راهبردهای غیر انطباقی و رضایت زناشویی (05/0>p) منفی و معنیدار بود. همچنین ضریب مسیر غیر مستقیم بین راهبردهای غیر انطباقی با رضایت زناشویی تنها از طریق روانرنجورخویی (01/0>p) معنادار بود و ضریب مسیر غیر مستقیم بین راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی از طریق وظیفهشناسی (01/0>p)، برونگرایی (01/0>p) و روانرنجورخویی (01/0>p) معنادار بود. بنابراین میتوان گفت مدل رضایت زناشویی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجانی و ویژگیهای شخصیتی از برازش مطلوبی برخوردار است و استفاده از این مدل میتواند در جهت آگاهی از سندروم پیش از قاعدگی به متحصصان کمککننده باشد.
The current study aimed to provide a structural model of marital satisfaction based on emotion regulation strategies with the mediating role of personality traits in women with premenstrual syndrome (PMS). By applying the structural equation modeling (SEM) approach, the model was tested. The population comprised all women with PMS who were referred to psychological clinics, health centers, and Gynecologists' offices in West Tehran in 2021. Totally, 410 women were selected by the available sampling method. Then, Marital satisfaction (Enrich, 1989), emotional regulation strategies (CERQ-P, Garnevsky et al, 2002), and personality characteristics (NEO-FFI, Costa and McCree, 1992) were completed by participants. The results illustrated that the total path coefficient between adaptive emotion regulation strategies and marital satisfaction (p