خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی اختلال وسواس بر اساس نشخوار فکری و تحمل پریشانی در اپیدمی کرونا بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به ویروس کرونا که در بهار 1400 به بیمارستان نیکوئی شهر قم مراجعه و نتایج تست PCR آنها مثبت بود که تعداد این بیماران 1166 نفر بود. نمونه آماری شامل 289 نفر از اعضای جامعه آماری مذکور بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه وسواس فکری ـ عملی مادزلی (OPQ) (1997)، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (RRS) (1991) و پرسشنامه نشخوار فکری سیمونز و گاهر (DTS) (2005) جمعآوری گردید. نتایج نشان داد مولفهی علامتدار بودن، درونگری و نکوهش رابطه مثبت و معناداری بااختلال وسواس دارند (05/0p). تحملپریشانی هیجانی، میزان توجه به هیجانات منفی در صورت وقوع، ارزیابی ذهنی پریشانی و اقدامهای تنظیم کننده برای تحمل پریشانی رابطه منفی و معناداری با اختلال وسواس دارند (05/0p). همچنین نتایج نشان داد که حدود 2/15 درصد واریانس اختلال وسواس توسط ابعاد نشخوارفکری (علامت دار بودن، درونگری و نکوهش)، ابعاد تحمل پریشانی (تحمل پریشانی هیجانی، میزان توجه به هیجانات منفی در صورت وقوع، ارزیابی ذهنی پریشانی و اقدامهای تنظیمکننده برای تحمل پریشانی) پیشبینی میشود. نتیجهگیری میشود که اختلال وسواس از طریق نشخوار فکری و تحمل پریشانی در اپیدمی کرونا قابل پیشبینی است.
The aim of the present study was to predict obsessive-compulsive disorder based on rumination and distress tolerance in the corona epidemic. The descriptive research method was a correlation. The statistical population includes all people infected with coronavirus who visited Nikoi Hospital in Qom City in the spring of 2021 and the results of their PCR test were positive, the number of these patients was 1166. The statistical sample included 289 members of the mentioned statistical population who were selected using the Cochran formula and available sampling method. Data were collected using Madsley Obsessive-Operational Questionnaire (OPQ) (1997), Nolen Hoeksma and Marlow Rumination Questionnaire (RRS) (1991), and Simmons and Gaher Rumination Questionnaire (DTS) (2005). The results showed the components of being symptomatic, introversion, and censure respectively, have a positive and significant relationship with obsessive-compulsive disorder (p