خلاصة:
شیوههای عینی و یا بدلی جبران خسارت از سوی قانونگذار تعیین میشود و راهنمای دادگاهها است. در رویکرد تحلیل اقتصادی حقوق و بر مبنای نظریۀ مشهور رونالد کوز، در شرایطی که هزینۀ توافق از هزینۀ اِعمال راهکارهای غیرتوافقی کمتر باشد، مذاکره و سازش طرفینِ دعوای مسئولیت، راهی کارا برای حل اختلاف خواهد بود؛ چراکه هرکس بیش از دیگران به منافع خود واقف است و بر مبنای توافق، راهکاری حاصل میشود که مطلوبیت نهایی را برای هریک از طرفین در بالاترین سطح ممکن قرار میدهد. در این مقاله، با بهرهگیری از نظریۀ کوز، نظام مسئولیت مدنی ایران آسیبشناسی میشود. فرضیۀ ما این است که با درنظر گرفتن رویکردی که در نظریۀ کوز وجود دارد میتوان دعاوی مطالبۀ خسارات را به نحو سریعتر و کمهزینهتری حلوفصل نمود تا به مراجعه به محاکم قضایی نیاز چندانی نباشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که قانونگذار ایران در همۀ موارد اعم از آنکه هزینۀ توافق از هزینۀ بهکارگیری تشکیلات قضایی و اداری در حل اختلافات کمتر باشد یا نه، به صورت یکسان با دعاوی مسئولیت برخورد کرده است.
The ways of reparation of loss through “Restitution” and “Compensation”, are determined by the legislator and are guidelines for the courts. In the approach of economic analysis of law and based on the famous theory of Ronald Coase, in a situation where the cost of the agreement is lower than the cost of applying non-consensual solutions, the negotiation of the parties is an efficient way to resolve the dispute. Because everyone is more aware of their own interests than others, and based on agreement, a solution is reached that places the marginal utilities for each of the parties at the highest possible level. In this article, we diagnose Iran's tort law system by using Coase's theory. We hypothesize that by considering the approach that exists in Coase's theory, the damages lawsuits can be resolved in a faster and cheaper way so that there is much less need to refer to judicial courts. The results of this research show that Iran's legislator has dealt with liability claims in the same way in all cases, regardless of whether the cost of the agreement is lower than the cost of using judicial and administrative organizations to resolve disputes or not.
ملخص الجهاز:
در رويکرد تحليل اقتصـادي حقـوق و بـر مبنـاي نظريـۀ مشهور رونالد کوز، در شرايطي کـه هزينـۀ توافـق از هزينـۀ اعمـال راهکارهـاي غيرتوافقي کمتر باشد، مذاکره و سازش طرفين دعواي مسئوليت ، راهي کارا بـراي حل اختلاف خواهد بود؛ چراکه هرکس بيش از ديگران به منافع خود واقف است و بر مبناي توافق ، راهکاري حاصل ميشود که مطلوبيت نهـايي را بـراي هريـک از طرفين در بالاترين سطح ممکن قرار ميدهد.
در اين مقاله ، اينکه جلوگيري از بروز زيان در اولويت قانون گذاران قرار دارد يا جبران خسارت ، و يا اصلا ترجيحـي در بـين نيست و هريک از اين اهداف در محل خاص خود بايد پيگيري شـود (بلـوريفـر و همکـاران ، ١٤٠٠: ١٧٣- ١٤١)، محل بحث نيست ، اما در همۀ مباحث مسـئوليت مـدني دو نکتـه آشـکار اسـت : اول اينکـه حـوادث مسئوليت مدني باعث اتلاف منابع فرد و جامعه ميشود و دوم آنکه حوادث مسـئوليت مـدني اجتنـاب ناپـذير است .
3. The problem of social costs خسارت در نظام حقوق مسئوليت مدني ايران پرداخته ايم و ميخواهيم بدانيم آيا سازش مـيتوانـد راهکـاري براي کاهش پرونده هاي قضايي و به تبع آن ، کاهش هزينه هاي جامعه باشد؟ نظريۀ کوز درواقع نقطـۀ آغـازين تحليـل اقتصـادي حقـوق بـوده اسـت (٧٥٩ :١٩٩٦ ,Shapiro; ١٧٠ :١٩٨٠ ,Veljanovski ;٧٦٠ :١٩٧٥ ,Posner ؛ شـهابي و مسـعودپور، ١٣٩٢: ٣٢؛ شـريف زاده و نادران ، ١٣٨٩: ٢) که در حقوق ايران رويکردي نسبتا جديد محسوب ميشود و سهم چنداني در مطالعـات حقوقي ندارد.