خلاصة:
مقولة اخلاق، به عنوان یکی از کلیدیترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل در عرصة تعالیم بشری، همواره مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بررسی اصول و قواعد اخلاقی و تدوین نظریات متعدد در این حوزه، به منظور یافتن بهترین مدل زندگی، به عنوان یکی از مهمترین کاوشهای اندیشهای بشر بهشمار میرود. پژوهش حاضر با واکاوی آراء ویتگنشتاین، در حوزة اخلاق، با نظر به شیوة هستینگری وی، به ارتباطاین مقوله با مبحث زندگی، پرداخته و خوانشی نو از مسیر دستیافتن به زندگی معنادار در ساحت اخلاق ارائه مینماید. بر این اساس با تحلیل مفهوم زیست اخلاقی در فلسفة ویتگنشتاین به طور خاص، استدلال میشود که زندگی اخلاقی-معنادار در نظر وی مبتنی بر به کاربستن ارادة اخلاقی خیر و حل معمای زندگی است که هردو نیازمند اتخاذ دیدگاهی ویژه نسبت به جهان هستند. در این نظرگاه، جهان در ساحتی ازلی مشاهده میشود.
The concept of ethics, as one of the key and simultaneously most challenging issues in the realm of human teachings, has always been the subject of attention and investigation. Examining ethical principles and rules and developing multiple theories in this field, in order to find the best model of life, is considered one of the most important man’s intellectual endeavors. The present study explores Ludwig Wittgenstein's views in the field of ethics, considering his existential approach, and provides a fresh interpretation of the path to the attainment of a meaningful life in the realm of ethics. Based on the analysis of the concept of bioethics in Wittgenstein's philosophy, it is specifically argued that an ethical and meaningful life, according to him, is based on the exercise of moral will and the solution of the puzzle of life, both of which require adopting a special perspective towards the world. In this perspective, the world is perceived in an eternal domain.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس با تحليل مفهوم زيست اخلاقي در فلسفۀ ويتگنشتاين به طور خاص ، استدلال ميشود که زندگي اخلاقي-معنادار در نظر وي مبتني بر به کاربستن ارادٔە اخلاقي خير و حل معماي زندگي است که هردو نيازمند اتخاذ ديدگاهي ويژه نسبت به جهان هستند.
پژوهش حاضر با مطالعه و تحليل نظريات ويتگنشتاين ، به بررسي اين پرسش ها ميپردازد که آيا اخلاقيات و ارزش هايي را که تحت اين عنوان به ما معرفي ميشود، ميتوان به عنوان نقشه راه جهت دست يافتن به زندگي اخلاقي- معنادار، در نظر گرفت ؟ آيا توجه به ارزش هاي اخلاقي ميتواند به دست يافتن انسان به زندگي متعالي منجر شود؟ از اين رو، در ادامه ، آراء فلسفي ويتگنشتاين ، در باب اخلاق و معناي زندگي مورد دقت قرار ميگيرد، به اين منظور نخست تلاش ميشود به ايضاح و تبيين ديدگاه هاي اين متفکر از مسئلۀ اخلاق و زندگي اخلاقي شايسته پرداخته شود.
متعاقباً ديدگاه وي در خصوص ارزش اخلاقي و بيان پيآمدهاي آن بر اخلاق بررسي ميشود که بر مبناي آن ، برداشت ويتگنشتاين از اخلاق و زندگي اخلاقي خوب مستلزم اتخاذ شيؤە «نگريستن » خاصي نسبت به جهان عنوان ميشود که با بررسي شيؤە هستينگري وي ميتوان به درک کامل تري از اين مسئله دست يافت .
در ادامه ، از اين مسئله دفاع خواهد شدکه اين شيؤە نگريستن به جهان در نظريه پردازي ويتگنشتاين درباره اخلاق مرکزيت دارد؛ و دقيق تر به ايضاح اين مطلب پرداخته ميشود که ؛ زندگي اخلاقي شايسته و حل معماي معناي زندگي، مبتني بر به کار بستن ارادٔە اخلاقي صحيح ، هر دو مستلزم تماشاي جهان از منظري متفاوت است .