خلاصة:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران حکومت دینی مطرح شد دراین تحقیق با روش توصیفی ،تحلیلی بر اساس آموزه های دین اسلام مبانی و ساختار حکومت دینی ترسیم شده است در تعاریف ارائه شده از حکومت، سه وظیفه وضع قانون ،اجرای ونظارت به عهده حکومت می باشد در واقع حکومت نوعی تصرف درثروت و منابع و حتی تصرف در جان ، و سرنوشت انسانهاست و لازمه ی تصرف در هر چیزی داشتن مالکیت است. براساس آیات قرآن کریم ،خداوند خالق عالم و مالک آن است و مالکیت انسان، مالکیتی اعتباری است حتی نسبت به جان خود نیز مالکیت حقیقی و مطلق ندارد و تصرفاتش نیز مشروط به اذن الهیست نتیجه این که حاکم همان خالق است که در این حکومت، قانون گذار خداست و مجری حکومت منصوب اوست و با پذیرش مردم حاکمیت خدا تحقق پیدا می کند. واژههای کلیدی: 1- خدا 2- حکومت 3- مالکیت 4- قانون 5- مجری
Following the victory of the Islamic Revolution in Iran, theocracy was introduced. In this research, using the descriptive-analytical method, and the ideas of Islam, the foundations and structure of the religious government are illustrated. In the definitions of government, law making, supervision and implementation are considered as government’s responsibilities. Government requires possession of the wealth of a land and possession of the lives, property and destiny of humans, and possession of anything requires its ownership. According to the Holy Qur'an, God is the creator and owner of the world and human ownership is a credit ownership, as humans do not even have real and absolute ownership over their lives and properties, and their possessions are subject to God's permission. Therefore, God is the ruler and the lawmaker who appoints the executive of the government, which eventually gains recognition by the people.Keywords: God, Government, Possession, Law
ملخص الجهاز:
با اين نگاه يک سؤال مهم و اساسي مطرح ميشود و آن اين که چه کسي يا چه کساني حق تصرف در جان ، مال و سرنوشت انسان هاي ديگر را دارند؟ پاسخ به اين سؤال منجر به مشخص شدن نکته اي اساسي براي تبيين موضوع حکومت گشته و جزو مباني مهم حکومت ديني است و براي همين آن را به صورت مشروح بر اساس ايات مقدس قران کريم و گفتار و روايات اهل بيت عليهم السلام مورد بررسي قرار ميدهيم .
(حکمت :٩٩) در اين آيات به مالکيت مطلقه خداوند بر تمام هستي و انسان اشاره دارد و تنها يک مالک حقيقي در عالم است چون فقط يک خالق وجود دارد و مالکيت غيرخدا اعتباري و به اذن الهي است و هيچ انساني مالکيت حقيقي ندارد براي همين تصرفات او حتي در جان و مال خود نيز به صورت محدود و مشروط است .
همان گونه که بيان شد در آيات قرآن کريم و بر اساس روايات و در يک کلمه در دين اسلام تنها مالک حقيقي و مطلق خداوند متعال است و انسان مالکيتي اعتباري، محدود و مشروط از سوي آفريدگار هستي دارد و چون مالکيتش حتي بر خود محدود و مشروط است براي همين تصرفات او نيز محدود و مشروط است .
در حکومت ديني بر اساس آيات و روايات تنها قانون گذار خداوند متعال است همان گونه که تنها حاکم او است براي همين فقط پروردگار هستي حق وضع قانون را دارد و اين قوانين يا در کتاب مقدس قرآن و يا از طريق مجريان معصوم الهي بيان شده است و براي اين نکته از آيات قرآن کريم مدد ميجوييم .