ملخص الجهاز:
"*** انتخاب اشعار سید اشرف الدین دشوار است هرکه علاقه دارد باید کتابش را بدست آورد و بخواند: دوش میگفت این سخن دیوانهای بیبازخواست درد ایران بیدواست عاقلی گفتا که از دیوانه بشنو حرف راست درد ایران بیدواست اشرف والامقام ای بارک لله بتو شاعر شیریشن کلام ای بارک الله بتو هست نسیم شمال روح روان همه شهد بشارات اوست شیرهء جان همه صحبت شیرین اوست ورد زبان همه عاشق او خاص و عام ای بارک الله بتو هست نسیم شمال روح روان همه شهد بشارات اوست شیرهء جان همه صحبت شیرین اوست ورد زبان همه عاشق او خاص و عام ای بارک الله بتو در این فصل خزان ای شاطر آقا امان ای شاطر آقا چرانان شد گران ای شاطر آقا اما ای شاطر آقا دو چشم مشتریها سوی پاروست دو چشم تو به یاروست چه خوش کردی نشان ای شاطر آقا امان ای شاطر آقا مملکت آباد گردد بشنو و باور مکن قطع استبداد گردد بشنو و باور مکن ای نسیم از وضع ایران گریه میگیرد مرا صبح اندر سبزه میدان گریه میگیرد مرا نه باکی از قضا دارم نه از تقدیر میترسم نه خوفی از فلک دارم نه از تأثیر میترسم نه از عالم نه از آدم نه از تفسیر میترسم نه از کشتن نه از بستن نه از زنجیر میترسم مجلس فاتحه برپا سازید قاری خوب مهیا سازید از عسل شربت و حلوا سازید این سخن را همه انشا سازید رفت از دار فنا مشروطه رحمة الله علی مشروطه مندرجات نسیم شمال مملو از طعن و طنز است بیهیچ ملاحظه و گاهی به نام و نشان،یکی دو نمونه را به عرض میرسانم."