خلاصة:
آیندهپژوهی علم و هنر کشف آینده و شکل بخشیدن به دنیای مطلوب فرداست. همانطور که آیندهپژوهی در عرصههای علمی، از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است، در عرصه علوم دینی نیز میتواند همین جایگاه را داشته باشد. به همین دلیل میتوان رابطهای میان آیندهپژوهی و دین برقرار کرد. آیندهپژوهی دینی در دو سطح کلان و خرد قابل بررسی است. هدف از این پژوهش، یکی تشریح سطح کلان آیندهپژوهی دینی است و دومین هدف این پژوهش، آمادگی برای رسیدن به جامعه آرمانی است. در این مقاله تلاش گردیده تا ضمن بیان ضرورت آیندهپژوهی از منظر دین، اهمیت و جایگاه آن در اسلام نمایانده شده و با معرفی آموزۀ آرمانشهر مهدوی به عنوان اساس آیندهپژوهی کلان دینی در اسلام، ویژگیهای این آرمانشهر و ساختار معرفتی جامعه در سطحی قابل قبول تشریح گردد. از یافتههای این پژوهش میتوان به انتظاراتی که دین از مردم با توجه به شاخصهای جامعه آرمانی و به اقتضای امکانات و توانمندیهای اجتماعی خود دارند، در یک روند تکاملی، حداقلهایی از ویژگی جامعه مطلوب اسلامی را محقق سازند، اشاره نمود.
Future research refers to the science and art of exploring the future and shaping the individual’s desirable world. Future research can play a pivotal role in both scientific and religious domains. For this, a relationship can be established between future research and religion. Religious future research can be investigated at two micro and macro levels. This research is first aimed at elaborating on the macro-level religious future research and second at preparing for an ideal community. This article reveals the necessity of the future research from the perspective of religion to describe the position and significance of it in Islam; it also introduces the Mahdavi Utopia teachings as the basis for the macro-level religious future research in Islam to describe the characteristics of this utopia as well as the epistemological structure of the community at an acceptable level. The research findings imply the expectations that religion has of people taking into account the characteristics of a utopia and the social facilities and powers people have, which would help them meet the minimum requirements of a desirable Islamic community within a developmental trend.
ملخص الجهاز:
مصداق کامل جامعه مطلوبی که قرآن و روایات آن را ترویج میکنند، در عصر ظهور محقق میگردد، اما نباید به عنوان مجموعه شناختهایی نگریسته شود که تنها ترسیمکننده وضعیت آینده جهان است و با وضعیت کنونی جوامع هیچ نسبتی ندارد، یعنی اگر الگوپذیری از چنین جامعهای به صورت یک فرهنگ درآید و همه ارکان جامعه، خود را نسبت به شناخت ویژگیهای آرمانی آن موظف بداند، آن گاه معنای واقعی انتظار تحقق مییابد.
جامعه آرمانی مهدوی در دوران ظهور و روزگار دولت امام مهدی؟عج؟ آئین یگانه بر جهان حاکم میگردد و راه و روشها نیز یکی میشود، یگانگی واقعی در عقیده و مرام انسانها پدید میآید و همه مردم یکدل و یکزبان به سوی سعادت حرکت میکنند، همچنانکه در برنامههای زندگی اجتماعی نیز اختلافی دیده نمیشود.
بنابراین مهمترین اهمیتهای کارکردی تربیت مهدوی در حوزه تربیت دینی برای نوجوانان و جوانان به عنوان سرمایههای اجتماعی جامعه که بهترین دوران زندگی و سرمایه عمر خود را در اختیار نهاد آموزش و پرورش قرار میدهند، متناسب با سطوح سنی و ویژگیهای رشدی آنها، ایجاد نشاط و امیدبخشی، فاصله گرفتن از روزمرگی، نجات از یأس و ناامیدی و امیدوار به آینده نبودن، الگوی عمل داشتن، مراقبت دائمی، انتظار عالی، پاسداری از آئین الهی است.
افزون بر کارکرد تربیت دینی در تعمیق و ترویج باورهای منجیگرایانه و تأکید بر نقش آموزه انتظار و مهدویت در زندگی فردی و اجتماعی، یکی از مؤلفههای مهم در زمینهسازی ظهور و شکلدهی جامعه زمینهساز، توجه به نقش انسان و مقوله نیروسازی و تربیت منتظران واقعی در راستای تحقق انقلاب جهانی حضرت مهدی؟عج؟ است، زیرا اراده و محتوای باطنی انسان، علتالعلل تمامی تغییر و تحولات اجتماعی است.