خلاصة:
از رویکردهای مهم در مطالعات مربوط به ادبیات در دهه اخیر، رویکرد تطبیقی و مقایسهای است. این رویکرد بیانگر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تاثیر آثار پیشینیان قرار گرفته و منوط به خلاقیت ذهن نویسنده است.
تعلیم و تربیت، در قالب یک رشته از علوم بشری از یک پشتوانه نیرومند عقلی- فکری برخوردار است. ادبیات فارسی نیز در قالب آثار، اعم نثر و نظم به این حوزه عنایت و توجه داشته است، بدین صورت، شاخهای از ادبیات را ادبیات تعلیمی دانستهاند.
ادبیات تعلیمی متون زیادی همچون کلیله و دمنه، آفریننامه، قابوسنامه، اخلاق ناصری، مرزبان-نامه و سایر متون را در خود گنجانده است. دو گنج از این خزانه مذکور، قابوسنامه و اخلاق ناصری به عنوان اندرزنامههای ماندگار به شمار میآید.
مضامین و ساختار مشابه در اثر اخلاقی-تعلیمی عنصرالمعالی و اثر تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی زمینه را برای این سنجش فراهم گردانده است. حاصل این جستار این است که دو اثر همسبک، قابوسنامه نسبت به اخلاق ناصری با مشاهده شباهتهای محتوایی اثری جهانشمولتر می باشد.
ملخص الجهاز:
اثر دیگر مورد بحث، اخلاق ناصری تألیف خواجه نصیرالدین طوسی گزارشی از اندیشههای فیلسوفان مسلمان به ویژه ابنسینا و ابوعلی مسکویه در زمینه حکمت عملی است.
(اشرف زاده و علوي مقدم،1373: 7) شیوه و سبک انشای خواجه نصیرالدین طوسی در این اثر نفیس نیز طبعاً تحت تأثیر روح ریاضی و فلسفی اوست؛ یعنی در هرمورد مقدمهای، تعریفات و اصول موضوع میآورد و بعد از آن وارد مقاصد و اصل قضایا میشود.
4) در قابوسنامه سخن از نفی غیرت نامعتدل مرد آمده و میگوید: زن را رشک نمودن بِستم ناپارسایی آموختن بود، و در ادامه سخن در مسند نشانده که اگر رشک بر زن نبری از پدر مادر تو مشفق تر است، این بیانگر این است که عنصرالمعالی تأکید دارد که زن را دوست و رفیق خود بدان با وی دو کیسه نباش.
» خواجه نصیرالدین طوسی پس از اتمام دوره شیرخوارگی، بر تأدیب و تربیت کردن اخلاق فرزند تأکید دارد.
در مقابل، عنصرالمعالی خود را پدری اهل ادب و فرهنگ و فاضل نشان میدهد: «به وقت سنت کردن سنت کنی» عنصرالمعالي براي پرورش و تربيت كودك مراحلي بيان ميدارد كه آموختن و آموزش آنها را براي فرزند واجب ميداند، نخست، تعليم ادب و تربیت کردن در زمان مناسب توصیه میکند.
سپس، به تعلیم و حفظ قرآن اندرز میدهد، با رسيدن به دوره بلوغ، به او پیشهای آموزد، و او نیز مانند خواجه سفارش به آموختن سوارکاری میکند و تأکید بر آموزش شنا دارد و تجربه کودکی خود را با پدرش برای پسرش یادآور میشود.