خلاصة:
خصایل بد و نیک به عنوان دو عنصر متضاد همیشه در وجود انسان در حال مبارزه با یکدیگر هستند. میتوان گفت که تمام خوبی و بدیهای منعکس شده از انسان، معلول و حاصل نفس هستند.
نفس مقولهای است که بسیاری از عرفا به آن پرداختهاند و پیشوایان و بزرگان صوفیه تهدیب و کنترل نفس را طبقهای برای به کمال رساندن سالک دانستهاند. با توجه به عظمت گنجینه متون عرفانی در این پژوهش به بررسی نفس از دیدگاه اهل شریعت و عرفای اهل اسلامی پرداخته و تعابیری که شعرای عارف چون مولانا و عطار در اشعار خود در این خصوص به کار بردهاند و مورد تجزیه و تحلیل و رمزگشایی قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
با توجه به عظمت گنجینه متون عرفانی در این پژوهش به بررسی نفس از دیدگاه اهل شریعت و عرفای اهل اسلامی پرداخته و تعابیری که شعرای عارف چون مولانا و عطار در اشعار خود در این خصوص به کار بردهاند و مورد تجزیه و تحلیل و رمزگشایی قرار گرفته است.
در این تحقیق تلاش شده تا ضمن تعریف نفس از دیدگاه اهل عرفانی و شریعتی نمادهایی که شاعران برای نفس اماره معرفی کردند رمزگشایی شود.
(40 و 41/النّازعات) «أحَکُلَّما حاءَکُم رسولٌ بِما لاتهوی اَنفُسَکُمُ اَستَکبَرتُم» (87/البقره) یکی از مشایخ گفت: «مَن جَهِلُ نَفسَه فَهُوُ بِالغَیرِ أجهلُ» این مطلب حقیقتی است که انسان میتواند با تفکر به خویشتن اوصاف خود را بشناسد و در راه شرحی و کمال آنها را قرار دهد و در مقابل بهتر است انسانهایی که به معرفت خویش رسیدهاند و خود را شناختند با بیان اوصاف انسانیت و ابراز آن زمینه را برای تکامل افراد دیگر فراهم سازند.
نفس اماره وجدانی است که انسان یا سالک را به طبح طبیعت حیوانی به پیروی از لذات و شهوات دنیوی امر میکند که مجاهدت در این نفس باعث رشد و کمال انسانی میشود.
یعنی همانگونه که حیات و مرگ صفتی است برای قالب انسان، روح و نفس نیز منبعی از صفات هستند که در قالب انسان وجود دارند.
نفس در اشعار شاعران عارف در ادبیات عرفانی گاهی جانوران را نماد نفس اماره گرفتهاند و داستانهای زیادی در این باره نقل کردهاند که اگر معنای نمادین آن جانور را نداریم به مفهوم داستان پی نخواهیم برد.