خلاصة:
نقش آفرینی یهودیان در جامعه اسلامی در نیم قرن اول هجری از مباحث اساسی در مطالعات تاریخ اسلام است. تحرکات پنهان برای به قدرت رساندن معاویه و بنی امیه نیز یکی از فعالیت های احتمالی انجمن یهود در صدر اسلام است که نوشتار حاضر به بررسی این مسیله پرداخته است. هدف از این مطالعه، تبیین چگونگی تاثیرگذاری یهود در زمینه سازی برای قدرت یافتن بنی امیه از جهات فکری، سیاسی و فرهنگی با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی است. پیشینه طرح خلافت معاویه به عهد رسول خدا برمی گردد. یهودیان مخفی در تعهدات قریشی و شکل گیری سقیفه حضور داشتند و برخی رجال یهود، مانند کعب الاحبار و دیگران، در عصر خلفای اربعه تلاش های پیدا و پنهانی برای قدرت یافتن بنی امیه داشتند. با توجه به جستار و واکاوی کادرسازی و مواضع انجمن یهود در فرایند قدرت یابی بنی امیه، فرضیه اصلی پژوهش «ارزش آفرینی اجتماعی و استحاله فرهنگی جامعه و حمایت فکری و سیاسی انجمن یهود از معاویه» است.
The role of the Jews in the Islamic society in the first half of the first Hijri century is one of the basic topics in Islamic history studies. This article studies the hidden movements to bring Mu'awiyah and Bani-Umayyah to power as one of the possible activities of the Jewish Association at the beginning of Islam. The purpose of this study is to explain the influence of the Jews in preparing the ground for bringing the Umayyads to power, in the intellectual, political and cultural aspects, using a library, descriptive and analytical method. The history of putting forward Muawiya's caliphate goes back to the time of the Messenger of Allah, Mohammad. Some Jews were secretly present in Quraysh commitments and the formation of Saqifah; and some Jewish men, such as Ka'b al-Ahbar and others, made visible and hidden efforts to bring Umayyads to power during the era of the Four Caliphs. Studying the staffing and positions of the Jewish Association in the process of gaining power of the Umayyads, the main hypothesis of this research is that "the Jewish Association have created social values and cultural transformation in the society and have provided intellectual and political support for Muawiyah".
ملخص الجهاز:
با توجه به دشمني کينهورزانه و سرسختانة قريش بهرهبري ابوسفيان و نفوذ فکري احبار يهود در جامعة صدر اسلام، مسئلة محوري اين نوشتار بررسي ارتباط و نقشآفريني يهود در قدرت يافتن بنياميه است و سؤال اصلي، چگونگي مديريت افکار عمومي توسط احبار يهود در فضاي سياسي و اجتماعي جامعة مسلمين در صدر اسلام براي بهقدرت رساندن معاويه است.
بنياميه دعوت قريش را پذيرفتند؛ اما مهندسي سياسي تقسيم قدرت را مطابق خواستة اهل صحيفه نپذيرفتند و با پيوستن به جناح مخالف امام علي (علیه السلام) بر سر مشترکات اتفاق نمودند و بهعنوان يکي از مدعيان اصلي حکومت، در معاهده مشارکت کردند؛ لذا هنگام شهادت پيامبر(، ابوسفيان به اطرافيانش گفت: حکومت را مانند گوي دستبهدست کنيد که بهشت و جهنمي نيست.
ابنحجر عسقلاني نقل ميکند که کعب يکي از احبار يهود يمن بهنام ذاقرنات را بهعنوان اعلم ناس به معاويه معرفي کرد و هنگامي که او را به دمشق دعوت نمود و يکديگر را ديدند، بهرسم يهوديان با يکديگر مصافحه کردند و احترام گذاشتند و کعب پس از اشاره به قضايايي، گفت که يک يهودي بوده است.
سؤال اين است: چرا کعب بههمراه ديگر يمنيها امام علي (علیه السلام) را در حجةالوداع و سفر به مکه همراهي نکرد؟ چرا تا سال هفدهم هجری اسلامش را اعلان و به هجرتگاه پيامبر (مدينةالنبي) سفر نکرد؟ جالب آنکه ابوسفيان اخبار پيامبر( را به گوش احبار يمن و شام رسانده بود.