خلاصة:
غالبا کشف باورهای توحیدی قلبی را غیرممکن انگاشته اند و از کاربرد آنها در تحقیقات مربوط به دانش های انسانی غفلت شده است. این پژوهش راهی را برای زدودن این کاستی می پیماید و با بهره گیری از تبیین علامه مصباح یزدی درباره «مراتب توحید» که اهمیت و ضرورت باور به ربوبیت تشریعی الهی را در میان مراتب توحیدی مطرح کرده است، وارد بحث می شود. سپس از اندیشه علامه طباطبایی درخصوص عوامل انگیزشی بهره برده که مطابق آن، ارزش ها از باور قلبی متاثرند و سایر عوامل انگیزشی برای تاثیر بر ارزش ها، نیازمند تاثیرگذاری بر درک قلب هستند. نتیجه حاصل از تطبیق و ترکیب این دو اندیشه، بیان می دارد که باور قلبی نسبت به ربوبیت تشریعی الهی، نخستین و ریشه ای ترین عامل در ایجاد و گسترش ارزش هاست. با قوت گرفتن این باور، شاهد غلبه ارزش های معنوی هستیم و در صورت تضعیف آن، غلبه ارزش های مادی را نظاره خواهیم کرد. اهمیت این تاثیرگذاری تا جایی است که با سنجش ارزش ها و کشف غلبه مادی یا معنوی آنها در عرصه های فردی و اجتماعی، می توان به ضعف و قوت باور مزبور پی برد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده و از روش کلامی روان شناسی نیز در گزینش، چینش، تحلیل و ارایه گزارش نهایی بهره برده است.
It is often believed that it is impossible to discover a person’s heartfelt monotheistic beliefs, so their application in research on human sciences has been neglected. This research paves the way for removing the above -mentioned shortcoming by drawing on Allamah Misbah Yazdi’s explanation about the "the levels of monotheism" which, among the levels of monotheism, shows the importance and necessity of believing in the divine legislative lordship. Then Allamah Tabatabaei’s views about motivational factors are reviewed, according to which values are affected by heartfelt beliefs and other motivational factors need to impact the understanding of these beliefs for having an influence on values. The result of combining these two ideas is that heartfelt belief in the divine legislative lordship is the first and most fundamental factor in creating and enhancing values. If this belief is strengthened, spiritual values gain dominance, but if it is weakened, we will witness the predominance of material values. The importance of this influence is so much that the weakness or strength of this belief is known by measuring values and discovering their material or spiritual dominance in the personal and social areas. This qualitative, descriptive-analytical research used the verbal-psychological method for selecting, arranging, analyzing and presenting the final report.
ملخص الجهاز:
اين پژوهش راهي را براي زدودن اين کاستي ميپيمايد و با بهرهگيري از تبيين علامه مصباح يزدي درباره «مراتب توحيد» که اهميت و ضرورت باور به ربوبيت تشريعي الهي را در ميان مراتب توحيدي مطرح کرده است، وارد بحث ميشود.
اين پژوهش علاوه بر اينکه راهکار سنجش باورهاي توحيدي قلبي را بيان ميکند، از تأثير شگرف فراز و فرود باورمندي به هدايت تشريعي الهي در گسترش ارزشهاي مادي و معنوي سخن ميگويد.
3. مراتب توحيد نظري محوريت مباحث اين بخش را انديشه علامه مصباح يزدي شکل ميدهد؛ اما براي تنوع، در توضيح مطالب از منابع مرتبط نيز بهره گرفتهايم.
اما بايد توجه داشت که با بررسي ارزشها، نخستين چيزي که از باورهاي قلبي نسبت به توحيدباوري کشف ميشود، اعتقاد به ربوبيت تشريعي الهي است؛ زيرا ـ چنان که گفته شد ـ اين مرتبه از توحيدباوري نسبت به ساير مراتب، محوريت داشته، بيشترين و نزديکترين ارتباط را با انکار يا تصديق و سپس انتخاب و رفتار انسان دارد.
اما بيان شد که آنچه رکن اوليه باور به توحيد الوهي را تشکيل ميدهد، باور به ربوبيت تشريعي خداوند است و از طريق کشف وضعيت اين باور ميتوان از باور به «توحيد در الوهيت» سخن گفت؛ يعني انسان با تصديق مقتضاي شناخت خود از حقانيت شريعت الهي، قلب خويش را پاک نگه ميدارد و مسير آن را براي فهم نيازهاي معنوي نميبندد.
ضعف و قوت اين باور انکار و تصديق قلبي نسبت به محتواي ربوبيت تشريعي الهي را نيز شامل ميشود، بهگونهايکه ممکن است قلب به هدايت تشريعي خداوند اعتقاد پيدا کند، اما به هنگام انتخابِ پيش از رفتار، آن را انکار نمايد.