خلاصة:
نبرد چالدران ، یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین نبردهای خاورمیانه در پانصد ساله اخیر بوده است. نبردی که علاوه بر تغییر در جغرافیای سیاسی ، مذهبی و فرهنگی خاورمیانه ، بزرگترین تنش یکصد سال اخیر مناطق بین النهرین شمالی یعنی کردها را که مولود نبرد چالدران بودند، بوجود آورد . بسیاری از محقین نبرد چالدران را نبردی مذهبی بین دو دولت نوظهور ، عنوان و از متغیری به نام " کرد و کردستان "در این کشاکش و تبعات آن برای جغرافیای کردها ، غافل مانده اند. جبر ژئوپلیتیک و جغرافیای مذهبی کردستان به علت واگرائی مذهبی با صفویان و شکاف فرقه ای با ترکان حنفی ، اصلی ترین " دیگری " را برای دو دولت مقتدر بوجود آورد که کردستان عرصه این درگیری بود. کردها با توجه به خوی ایرانیگری و علاقه به تصوف مورد خصومت عثمانی و با توجه به سنی بودن مورد هجمه شدید صفویان بودند. در این وضعیت و با توجه به عدم اعتماد دو دولت ، کردها همواره در حوزه کشش و رانش این دو میدان مسلط در بین النهرین شمالی بوده اند. که تا هم اینک نیز این وضعیت وجود و شورش های هویت خواهانه کردها نیز در این بستر شکل گرفته است. حتی به نوعی می توان گفت که عهدنامه های سایکس پیکو ، سور و لوزان نیز که بر پایه جغرافیای قومی ، خاورمیانه امروزی را تفسیر نمودند مولود نبرد چالدران هستند. این تحقیق با روش تحلیل – توصیفی و نگاهی چند بعدی به تاریخ سیاسی کرد در چالدران و پسا چالدران و تبعات مرزی و هویتی آن برای کردهای منطقه بین النهرین شمالی می پردازد.
The Battle of Chaldiran was the most important and influential battle in the Middle East in the last five hundred years. A battle that, in addition to changing the political, religious and cultural geography of the Middle East, created the greatest tension in the last one hundred years in the northern Mesopotamia regions, namely the Kurds, who were born from the Battle of Chaldiran.Many critics consider the Battle of Chaldiran a religious battle between two emerging states, and they have been unaware of the variable called "Kurd and Kurdistan" in this conflict and its consequences for the geography of the Kurds.geopolitical bottleneck and religious geography of Kurdistan Due to the religious differences with the Safavids and the sectarian divide with the Hanafi Turks, it created the main "other" for the two powerful governments, and Kurdistan was the arena of this conflict. Due to their Iranism and interest in Sufism, the Kurds were attacked by the Ottomans, and due to their Sunni status, they were attacked by the Safavids.In this situation and due to the lack of trust between the two governments, the Kurds have always been dominant in Mesopotamia in the ebb and flow of these two fields. that until now these situations continue and Kurdish identity rebellions have also been formed in this context.In a way, it can even be said that the treaties of Sykes-Picot, Sevres, and Lausanne, which interpreted the present-day Middle East based on ethnic geography, were born from the Battle of Chaldiran.This research deals with the Kurdish political history in Chaldiran and post-Chaldiran and its border and identity implications for the Kurds of Mesopotamia with a descriptive-analytical method and a basic hermeneutic view.
ملخص الجهاز:
خوانشي ژئوپليتيک از تاريخ سياسي کرد پسا چالدران 1 محمدرضا عبداله پور 2 مجتبي نوروزي چليچه 3 محمدرضا محمودپناهي چکيده نبرد چالدران يکي از مهم ترين و تأثيرگذارترين نبردهاي خاورميانه در پانصد سال اخير بوده است ؛ نبردي که علاوه بر تغيير در جغرافياي سياسي ، مذهبي و فرهنگي خاورميانه ، بزرگ ترين تنش يک صد سال اخير مناطق بين النهرين شمالي يعني قلمروي کردها را که مولود نبرد چالدران بودند به وجود آورد.
از اين نظر که با تلفيق متغيرهاي جغرافيايي، سياسي و مذهبي در بستر تاريخ سياسي چالدران و بازة زماني پسا چالدران ، کشش و رانش کردها در ميدان هاي مذهبي و جغرافيايي و سرگشتگي امراي کرد را به تصوير مي کشد؛ سرگشتگي اي که پس از قرن ها کماکان در عادت وارة کردها و مناطق کردنشين ادامه دارد و محل منازعۀ دولت هاي مستقر است .
٥. نگرش دولت هاي عثماني و صفوي به کردها منابع مختلف دليل هواخواهي کردها از شاه اسماعيل را قبل از جنگ چالدران ، ايراني بودن صفويان و گرايش کردها به فرق صوفيانه اعلام کرده اند؛ ولي اقدامات خشن قزلباشان در آناتولي در رفتار با کردهاي سني و بي تدبيري محمد استاجلو، امير و حاکم شاه اسماعيل در کردستان آناتولي و اطراف دياربکر به عنوان قطب مناطق کردنشين شمال بين النهرين شمالي (مناطق بين رود دجله و فرات ) کردها را با صفويان بيگانه کرد.