خلاصة:
با توجه به شروع پدیده سالمندی در جهان اغلب کشورهای جهان با رصد مداوم نیازها، وضعیت رفاه اقتصادی، امنیت و رفاه اجتماعی، شناسایی و تأمین سلامت جسمانی - روانی سالمندان و مراقبین آنها در حال انجام میباشد. برنامه هایی نظیر شاخص های دیده بانی سالمندی و سالمندی فعال را از همین زاویه می توان ارزیابی کرد. کشور ایران نیز از دهة 80 سیاست گذاری در این حوزه را آغاز و از دهه 90، بحث سالمندی از مباحث جدی سیاست گذاری جمعیتی در ایران شده است. بررسی وضعیت سالمندی در ایران نشانگر این است که سالمندی با شاخص ها و معیارهای جهانی فاصله دارد و در بعضی شاخصها این فاصله به حدی زیاد است که میتوان از آن به شکاف یاد کرد. گزارشهای سازمانهای مسئول حوزه سالمندی نیز بیانگر عدم موفقیت در بعضی شاخص ها میباشد. تحلیل چرایی این وضعیت، عموماً انگشت اشاره را به سمت و سوی عدم هماهنگی در بین سازمانهای مسئول و عدم انسجام در برنامه ها را نشان می دهد. از اینرو این مقاله در صدد بررسی آسیب های برنامه ها و الگوهای سازمان های متولی امر سالمندی در ایران است و به طور خاص در صدد شناسایی آسیب های برنامه های سالمندی نظام تأمین رفاه اجتماعی می باشد.
Due to the beginning of the phenomenon of aging in the world, most countries are continuously monitoring the needs, the state of economic well-being, security, and social well-being of the elderly and identifying and ensuring their physical and mental health and their caregivers. Programs such as monitoring indicators are being carried out. Aging and active aging can be evaluated from the same dimension. Iran started policy making in this area in the 80s. Since then the discussion of aging has become one of the serious topics of demographic policy in Iran. The examination of the situation of aging in Iran shows that aging is far from international standards and in some indicators, this gap is so large that it can be called a gap. The reports of the organizations responsible for the field of aging also indicate failure in some indicators. Analysis of the situation generally suggests the lack of coordination among the responsible organizations and the lack of coherence in the programs. Therefore, this article aims to examine the harms of the programs and models of the organizations in charge of aging in Iran. Specifically, it seeks to identify the harms of the old age programs of the social welfare system.
ملخص الجهاز:
به طور غيرمستقيم نيز سالمندي هزينه هايي را بر جامعه تحميل ميکند، پايين بودن سن بازنشستگي عليرغم افزايش اميد به زندگي، اتخاذ برخي سياست هاي ناظر به بازنشستگي اجباري و مشارکت زنان در بازار کار (عمدتا به علت مطالبه دستمزد کمتر از سوي زنان در خيلي از موارد)؛ بار سنگيني را بر دوش صندوق هاي بازنشستگي ميگذارد و از طرف ديگر با خارج کردن زودرس نيروي کار آزموده از بازار توليد و خدمات ؛ سازمان ها را از تجربه سازماني خالي ميکند و مراقبت از سالمندان در منزل را که عمدتا توسط زنان و بدون دريافت دستمزد (رايگان ) صورت ميگيرد، تحت تأثير قرار داده و ساده ترين مراقبت - هاي خانگي مورد نياز را طبيب محور و دارو و درمان محور مينمايد که صرفه هزينه هاي چشمگيري ميطلبد.
بنابراين از واقعيت هاي موجود در فرايند سياست گذاري بيمه اي در ايران اين است که بسته هاي سياستي در فرآيند بررسي تحت تاثير عوامل مختلف دچار تغييراتي ميشوند و در نتيجه همخواني با ماموريت اصلي تعيين شده براي دستگاه متبوع ندارد و سيستم ارزيابي سياست در مورد آن نيز ناکارآمد است و عنوان مثال خيلي از سازمان ها و نهادي متولي امر سياست گذاري رفاه وجود دارد که اقدام هاي موازي آنها مورد ارزيابي واقع نميشود درحاليکه بخش عظيمي از بودجه عمومي مربوط به رفاه اجتماعي را در اختيار دارند.