خلاصة:
برخی از نظریهپردازان فمنیسم بر این باورند که در تحلیل فوکو از مفهوم قدرت، مسئلۀ انقیاد یا غلبۀ جنسیتی به وضوع تبیین نشدهاست. از این رو، آنان به واسطۀ تلفیق مؤلفههای فوکویی قدرت با مفاهیم فمنیسم، رویکرد فمنیسم فوکویی را ابداع نمودهاند تا به مسئلۀ سلطه در روابط جنسیتی پاسخ قانع کننده-ای دهند. آنها معتقدند که جنسیت، مسئلهای ذاتی و بیولوژیکی نیست؛ بلکه توسط صاحبان قدرت یک جامعه، تولید و به سوژهها القاء میگردد. به همین دلیل سوژهها پس از پذیرش ایدهالهای زنانگی ساخته شده به عنوان گفتمانهای حقیقی، به طور داوطلبانه به خود-انضباطی میپردازند که همان اطاعت از نظام مردسالاری است. از این رو، فمنیستها میکوشند تا علیه هنجارهای زنانگی نهادینه شده مقاومت کنند و به زنان آزادی بخشند. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مبانی این رویکرد به علاقمندان حوزۀ نقد ادبی و آشنا ساختن آنان با نظریهپردازان موجهای مختلف آن، میکوشد تا آگاهی مخاطبان را نسبت به نوینسازی قدرت مردسالار دو چندان سازد. همچنین نشان میدهد که چگونه صادق هدایت در داستان «عروسک پشت پرده»، با توصیف شیفتگی شخصیت اصلی داستان نسبت به زنِ مجسمه، بهطورضمنی ویژگیهای زن ایدهال جامعۀ نوین مردسالار را ترسیم کرده است. بهعلاوه بیان میکند وجود شخصیت دختری به نام درخشنده در این داستان حاکی از آن است که زنان جامعه به دنبال کشف گفتمانهای جنسیتی تولید شده هستند تا بتوانند با اِعمال قدرت انضباطی بر خود و محصور کردن خودشان در دستگاه سراسربین و با اعمال تکنیکهای القاء شده توسط نظام مردسالار برخود توجه مردان را جلب نمایند.
Some feminists believe that Foucault has not specified which gender dominates the other and which gender is dominated in the genealogy of power. Accordingly, by combining the Foucauldian concept of power with feminism, they have created Foucauldian feminism to give a convincing answer to the issue of domination in gender relations. The theorists of this approach believe that gender is not essential or biological; Rather, it is produced and induced by subjects by authorities of society. For this reason, after accepting the constructed ideals of femininity as true discourses, the subjects voluntarily engage in self-disciplining which is obedience to the patriarchal system. Therefore, feminists try to resist internalized norms of femininity and give freedom to women. In fact, this study attempts to introduce the basics of Foucauldian feminism to those who are interested in literary criticism and increases the audience’s awareness of the modernization of patriarchal power. It also demonstrates that Sadegh Hedayat in “The Doll Behind the Curtain,” has also drawn the characteristics of the ideal woman of the modern patriarchal society by describing the fascination of the main character, Mehrdad, towards the statue woman. In addition, with the characterization of a girl, named Derakhshande, he displays that the women seek to discover gender discourses produced by powers and to apply disciplinary techniques to themselves so that they can attract men’s attention.
ملخص الجهاز:
رويکرد فمنيسم فوکويي: نگاهي به داستان «عروسک پشت پردة» صادق هدايت / / / فاطمه مظفري ١ ، فيروزه عامري ٢ ، عفت السادات حسيني ٣ کارشناس ارشد زبان و ادبيات انگليسي، دانشکدة ادبيات فارسي و زبان هاي خارجي، دانشگاه تبريز، تبريز (نويسندة مسئول ) استاديار گروه زبان و ادبيات انگليسي، دانشکدة ادبيات فارسي و زبان هاي خارجي، دانشگاه تبريز، تبريز دانش آموختۀ دکتري فلسفۀ هنر، دانشکدة حقوق ، الهيات و علوم سياسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات ، تهران اطلاعات مقاله : چکيده : برخي از نظريه پردازان فمنيسم بر اين باورند که در تحليل فوکو از مفهوم قدرت ، مسئلۀ انقياد يا غلبۀ جنسيتي به وضوح تبيين نشده است .
به علاوه بيان ميکند وجود شخصيت دختري به نام درخشنده در اين داستان حاکي از آن است که زنان جامعه به دنبال کشف گفتمان هاي جنسيتي توليدشده هستند تا بتوانند باِ اعمال قدرت انضباطي بر خود و محصور کردن خودشان در دستگاه سراسربين و با اعمال تکنيک هاي القاشده توسط نظام مردسالار برخود توجه مردان را جلب نمايند.
ساندرا بارتکي به عنوان يکي از نظريه پردازان برجسته در حوزة فلسفۀ فمنيسم در موج اول ، انتقاد خود نسبت به فوکو را بدين صورت بيان ميکند که وي مسئلۀ «بدن هاي رام » (Doci l e Bodi es) را به خوبي شرح داده است ، اما هرگز به اين موضوع اشاره نکرده است که بدن زنان رام تر است يا مردان .