خلاصة:
ابنتیمیه (661-728ق)، با انتقادهای شدید به مذاهب مختلف، عصمت مطلق انبیا را قبول ندارد و همانند حشویه و برخی از اهل حدیث، عصمت را منحصر به دریافت، حفظ و ابلاغ وحی میکند؛ اما در غیر این مورد، به عصمت انبیا پیش و پس از بعثت قائل نیست و فرقی بین رسول اکرم(ص) و سایر انبیا نمیگذارد. او بر این باور است که آنچه خداوند در کتابش به آن خبر داده و آنچه از رسول خدا رسیده، توبه انبیا: از گناهانی است که از آنها توبه کردهاند. با این توبه، خدا درجات آنها را بالا میبرد و عصمت انبیا به این است که اقرار به گناهان و خطاها داشته باشند. وی بر این ادعای خود، آیاتی از قرآن را در مورد حضرت آدم، نوح، ابراهیم، یونس، یوسف، داود، سلیمان(ع) و پیامبر اکرم(ص) میآورد و استدلال میکند که این پیامبران، با توجه به آیات مذکور عصمت مطلق نداشتهاند. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن پرداختن به استدلالهای قرآنی ابنتیمیه و نقد و ارزیابی آنها، درصدد است با تفسیر صحیح آیات و رفع ابهامات و اشکالات و شاهد مثالهای قرآنی، عصمت مطلق انبیا، بهویژه پیامبر اکرم(ص) را اثبات کند.
Ibn Taymiyyah (661-728 A.H.), severely criticizing various denominations, does not accept the absolute infallibility of the prophets and, like Hashwiyah and some scholars of hadith, considers infallibility depending on receiving and preserving revelation. However, in other cases, he does not believe in the infallibility of the prophets before and after the Bi'tha and does not consider any difference between the Holy Prophet (Muhammad) and other prophets. He believes that what God has informed in his book and what has come from the Prophet is the repentance of the Prophets (pbuh) for the sins they have repented of. With this repentance, God raises their ranks and the infallibility of the prophets is that they confess their sins and mistakes. Regarding this claim, he refers to verses from the Qur'an about Adam, Noah, Abraham, Jonah, Josef, David, Solomon and the Holy Prophet, and argues that these prophets, according to the mentioned verses, have not been absolutely infallible. This article, via descriptive and analytical methods, while dealing with Ibn Taymiyyah's Quranic arguments and their critique and evaluation, tries to prove the absolute infallibility of the prophets, especially the Holy Prophet, by correct interpretation of the verses and removing the ambiguities and problems and witnessing the Qur'anic examples
ملخص الجهاز:
خدای تعالی قصه آدم، نوح، داود، سلیمان، موسی و غیراینها را ذکر کرد؛ چنانکه به برخی از آنها در آنجا که توبه و استغفار انبیا را ذکر کردیم، اشاره کرده است؛ مثل گفته خداوند در آیه 37 بقره که فرمود: «سپس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود و خدا بر او ببخشود» (ابنتیمیه، همان).
2. بررسی آیات بقره: 35و37، اعراف: 19و24، طه: 115-123 مربوط به حضرت آدم( و نقد آن ظاهر این آیات، بر فریبخوردن آدم از شیطان و عصیان و گمراهى او دلالت میکند و در نتیجه، بیانگر عدم عصمت اوست و ابنتیمیه نیز به آن تمسک میجوید؛ برای مثال، در آیه 121 سوره طه آمده است: «سرانجام هر دو، از آن درخت خوردند و عورتهایشان به ایشان نمودار شد و بنا کردند از برگهاى بهشت به خودشان بچسبانند.
» این آیه شریفه و آیات دیگری که در باره حضرت آدم( و همسرش حوا در قرآن کریم مبنی بر رانده شدن آنها از بهشت بیان شده، مهمترین دلیلی است که برخی از اهلسنّت دلیل بر نفی عصمت انبیا در غیر وحی قرار داده و صدور معصیت را از رسل و انبیا جایز دانستهاند (سبحانی، بیتا، ج5، ص119).
آیا این دروغ نیست؟ و اگر هست، آیا با مقام عصمت در تضاد نمیباشد؟ در پاسخ باید گفت حضرت ابراهیم( در اینجا برای حفظ جان خود، توریه کرده است؛ یعنی کلام صادقی را بر زبان جاری کرده است؛ ولی مخاطب معنایی غیر آنچه منظور متکلم بوده را فهمیده است.