خلاصة:
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی از زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است و از جمله زبان-های پساضافهای به شمار میرود. اینزبان در بندهای مستقل، همپایه و وابسته ترتیب واژگانی (فاعل_ مفعول_ فعل) دارد. زبان پشتو در کشورهای افغانستان، پاکستان و حتی در هندوستان صحبت میشود و زبان رسمی و ملّی گویشوران افغانستان است. هدف پژوهش حاضر، ارائۀ تحلیلی از نظام نمود در زبان پشتو است. روش اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر نظریهی دوبخشی اسمیت (1997) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در زبان پشتو پیکرۀ وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. پرسشهای اصلی پژوهش به دنبال این هستند که نمود در زبان پشتو چگونه بازنمایی می شود و چه ویژگیهای دارد. نتایج تحقیق نشان میدهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این زبان وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. زبان پشتو در زمانهای حال و گذشته نمود تام و ناقص دارد. نمود، که در زبان پشتو «aṛx» گفته میشود زمان درونی فعل است و مطلق بودن یا استمرار فعل را نشان میدهد. نمود در زبان پشتو با وندهای که پس از فعل میآید، همچنین با تغییر جایگاه تکیه بازنمایی میشود.
The Pashto language is classified as a (subject-object-verb) or (SOV) language, and it is one of the post-position languages. This language is lexical-based in independent, coordinating, and dependent clauses (subject-object-verb). Pashto is spoken in Afghanistan and Pakistan and even in India. It is the official and national language of Afghanistan. Most people of Afghanistan speaks Pashto. The aim of the present research is to present an analysis of the Aspect system in Pashto language. The method adopted in this article is based on Smith's (1997) bipartite theory. In this regard, a wide body of simple and compound verbs will be analyzed to analyze the types of situational Aspect in Pashto language. The main questions of research are how the Aspect is represented in Pashto language and what are its characteristics. The results of research show that there are five types of situational expressions in this dialect which both indicate external events and are dependent to syntactic calculations. Pashto language has perfective and non-perfective aspect in past and present tenses. Aspect which is called “arx” in Pashto, is internal time of Verb and Show perfective and non-perfectives of an action. In Pashto language the aspect is shown with affixes and accent transfer of syllables.
ملخص الجهاز:
ويژگي ديگر اين اسـت کـه در زبـان پشـتو، واج هـاي پايانيِ واژه ها، نوع و دسته بندي کلمات را مشخص ميسازد، مثلاً مذکر است يـا مونـث (خويشکي، ١٣٩٥: ٥).
در نوشـتۀ حاضـر نمود موقعيتي، مطابق اسميت (١٩٩٧) بـه پـنج بخـش تقسـيم بندي شده اسـت و بـر اسـاس ويژگيهاي سه گانه (پويايي، تداوم و اتمام پذيري) توضيح داده شده است .
زبان هاي زيادي در افغانسـتان وجـود دارنـد؛ امـا در ايـن مقالـه کوشيده ايم تا مقولۀ «نمود» را فقـط در زبـان پشـتو مـورد بررسـي قـرار دهـيم تـا بـه يـک تقسيم بندي دقيق از نمود در اين زبان برسيم .
پژوهش هاي صورت يافته در آثار دسـتوري و زبان شـناختي زبـان پشـتو، درمـورد مقولۀ «نمود در زبان پشتو» بسيارکّلي است و به تعريف اين ساخت و بيـان مثال هـايي از آن محدود ميشود و تقسيم بندي ساختاري آن به دست داده نشده اند.
آقـاي ويسيحصـار (١٣٩٦)، «نمود» را در زبان کردي بر اساس همـين چـارچوب کـار نمـود اسـت و از مقالـه ايشان هم براي مبناي نظري و دسته بندي استفاده شده است .
در زبان پشتو نمود تام از لحاظ ساختار و شکل ، مشتمل بر سه نوع است : ١) (و) تکميلي يا مطلق را بعد از افعال ناقص به صـورت پيشـوند مـيآوريم و نمـود کامل ميسازيم ؛ مثلاً: (wa-pera) يعني(ِبخر)، (wa-peram)يعني(ِبخـرم )، (wa-teṛa) يعنـي (تحقيق کُن )، (wa-teṛam)يعني(تحقيق کنم ).
همانطورکه در مثال هاي بالا مشاهده کرديم ، در زبانِ پشتو، نمود کامل به ايـن سـه روش ساخته ميشود، همين طور ميتوانيم با اضافه کردن (و) مطلقيت به بعضي از افعال نمـود تـام و کامل به آن ها دهيم .