خلاصة:
این مقاله برآن است تا امکانات زبان فارسی برای بیان ساختهای همپایه تقابلی را مورد بررسی قرار دهد. زبان فارسی علاوه بر استفاده از همجواری، از همپایهسازها نیز برای نشان دادن همپایگی تقابلی استفاده می کند که عواملی همچون مقوله ی دستوری، کاربردشناسی و معنایی در انتخاب نوع همپایهسازها موثر میباشند. عموما وقتی که تاکیدی بر روی همپایهساز تقابلی نیست و یا نوع ارتباط بین دو پایه از طریق مراجعه به بافت قابل تاویل میباشد از همجواری استفاده میشود. در صورت استفاده از همپایهساز، زبان فارسی از سه نوع آن بهره میبرد که عبارتند از: بسیط، مرکب و گسسته(دوتایی). هدف پژوهش حاضر مشخص ساختن همپایهسازهای تقابلی فارسی، تعیین جایگاه آنها و بررسی حساسیت همپایهسازهای تقابلی فارسی به مقوله پایهها میباشد. دادههای این پژوهش مشتمل بر 81 جمله است که از گویشوران بومی و یا موتور جستجوگر گوگل جمعآوری شدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که: اکثر همپایهسازهای تقابلی زبان فارسی به مقوله پایهها حساس هستند و بیشتر آنها با بندها بکار میروند. در بین این همپایهسازها تعدادی میتوانند علاوه بر بیان همپایگی تقابلی، دیگر انواع همپایگی را نیز بیان کنند. دیگر نکتهی قابل توجه دربارهی همپایگی در زبان فارسی استفاده این زبان از «و»، «که» و «هم» به صورت همزمان به عنوان همپایهسازهای عطفی، تقابلی، علّی و انفصالی میباشد. به لحاظ جایگاه همپایهسازها زبان فارسی جز معدود زبانهایی میباشد که همپایهساز میتواند در اول و یا آخر بند بکار رود [co- A][B]) و [A][B-co]).
This article aimed to examine the possibilities of Persian language to express the adversative coordinate constructions. In addition to using juxtaposition, Persian language also uses coordinators to show adversative coordinate constructions, in which factors such as grammatical, pragmatic and semantic categories are effective in choosing the type of coordinators. Generally, when there is no emphasis on the adversative coordinator, or the type of connection between two coordinands can be interpreted by referring to the context, juxtaposition is used. In case of using coordinators, Persian language uses three types of it, which are: simple, compound and discrete (bisyndetic). The aim of the present research was to identify the Persian adversative coordinators, determine their position and examine the sensitivity of Persian contrastive coordinators to the category of coordinands. The data of this research consisted of 81 sentences that were collected from native speakers or Google search engine. The findings of the research indicated that most of the adversative coordinators of the Persian language are sensitive to the category of coordinands and most of them are used with clauses. Among these coordinators, some of them can express other types of coordination in addition to the adversative coordination. Another remarkable point about collocation in Persian language is the use of "va,-o", "ke" and "ham" simultaneously as conjuctional, adversative, causative and disjunctive coordinators..In terms of the position of coordinators, Persian language is one of the few languages where coordinators can be used in the first or last of a clause.
ملخص الجهاز:
يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که : اکثر همپايه سازهاي تقابلي زبـان فارسـي بـه مقولـۀ پايه ها حساس هستند و بيشتر آن ها با بندها به کار ميروند.
از آنجا که پژوهش هاي کمي وجود دارند که منحصـرًا بـه بررسـي سـاخت هاي همپايـه پرداخته باشند و فقط در کتاب هاي دستور اشاره اي کوتاه به آنها تحت عنـوان حـروف ربـط شده است ، انجام چنين پژوهشي براي بررسي انواع همپايه سازهاي تقابلي در زبان فارسـي و همچنين مشخص کردن جايگاه و ديگر موارد مربوط به اين ساختارها کـه در تـدوين کتـب دستور زبان فارسي و همچنين آموزش زبان فارسي به کار خواهند آمد، امري ضروري بـه نظر ميرسد.
جايگاه همپايه سازهاي تقابلي در زبان فارسي چگونه است ؟ بخش ٢ اين مقاله به بررسي پيشينۀ تحقيق در بـاب سـاخت هاي همپايـه اختصـاص دارد.
در ابتـدا پژوهش هاي محققان ايراني و سپس محققان خارجي را مورد بررسي قرار ميدهيم : ماهوتيان (١٣٨٤) در کتـاب «دسـتور زبـان فارسـي از ديـدگاه رده شناسـي» بـه بررسـي ساخت هاي همپايه در زبان فارسي ميپردازد.
الگوي کار مؤلفان هسپلمت (٢٠٠٤ و ٢٠٠٧) بوده و تمرکز مقاله بـر روي ساخت هاي همپايۀ عطفي در زبان فارسـي و همچنـين بسـامد وقـوع همپايه سـازها بـا توجه به نوع پايه و بررسي جايگاه همپايه سازها است .
[co-B]A[] همان طور که ذکر آن رفت جايگـاه ايـن دو همپايه سـاز در اول بنـد دوم اسـت ولـي در فارسي محاوره اي گويشوران اين دو همپايه ساز را در آخر بند دوم به کار ميبرنـد، جايگـاهي که هسپلمت معتقد است در زبان هاي کمي وجود دارد و به چنين جايگاهي در زبان فارسـي اشاره نشده است .