خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل جمعیت شناختی موثر بر بوروکراسی دوستی و ارتباط آن با فرهنگ سازمانی است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. به منظور تعیین جامعۀآماری پژوهش، طبق گروهبندی وزارتخانهها در قانون مدیریت خدمات کشوری به چهار گروه امور فرهنگی/اجتماعی، امور خدماتی، امور زیربنایی و امور اقتصادی، کارکنان سازمانهای دولتی زیرشاخۀ وزارتخانههای مختلف به عنوان جامعۀآماری در بخش پرسشنامه فرهنگ سازمانی و اربابرجوعان مربوط به هر یک از این سازمانها نیز به عنوان جامعۀآماری در بخش پرسشنامه نگرش اربابرجوعان به نظام اداری انتخاب شدند. برای محاسبۀ حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونۀ موردنیاز پژوهش برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی به طورتقریبی 365 نفر و حجم نمونۀ موردنیاز برای پرسشنامه نگرش اربابرجوعان به نظام اداری به طورتقریبی 381 نفر به دست آمد که برای اطمینان بیشتر 450 پرسشنامه برای هرکدام توزیع گردید و نهایتاً 400 پرسشنامه از هرکدام جمعآوری شد. برای نمونهگیری از کارکنان سازمانهای دولتی از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و برای اربابرجوعان از روش نمونهگیری خوشهای استفاده گردیده است. از روش آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از نمونهها استفاده شده است و کلیۀ محاسبات آماری از طریق نرمافزار اسپیاساس انجام گردیده است. طبق نتایج حاصل از پژوهش بین فرهنگ سازمانی و بوروکراسی دوستی همبستگی وجود دارد و عوامل جمعیت شناختی میتواند بوروکراسی دوستی را ارتقاء دهد. همچنین بین تعداد دفعات مراجعه، جنسیت و درآمد با بوروکراسی دوستی ارتباط معناداری وجود دارد ولی بین نوع شغل، سن و تحصیلات با بوروکراسی دوستی ارتباط معناداری وجود ندارد.
The purpose of this research is to study the demographic factors affecting the bureauphile and its relationship with organizational culture. The research method is descriptive-survey of correlation type. In the organizational culture questionnaire section, the target population is the employees of government organizations, and in the clientele's perspective questionnaire section, the clients of these organizations are formed. The required sample size for the organizational culture questionnaire was estimated to be approximately 365 people, and the required sample size for the clientele's perspective questionnaire to the administrative system was estimated to be approximately 381 people, for more certainty, 450 questionnaires were distributed for each and finally 400 questionnaires were collected, a stratified random sampling method was used to sample the employees of government organizations and a cluster sampling method was used for the clients. For analyzing the data obtained from the samples, descriptive and inferential statistics methods were used and all statistical calculations were done through SPSS software. According to the results of the research, there is a correlation between organizational culture and bureauphile, and demographic factors can promote bureauphile. Also, there is a significant relationship between the number of visits, gender and income with bureauphile, but there is no significant relationship between the types of job, age and education with bureauphile.
ملخص الجهاز:
با توجه به مطالب بيان شده مسئله پژوهش حاضر اين است که آيا عوامل جمعيت شناختي بر بوروکراسي دوستي تاثير دارند و ارتباط آن با فرهنگ سازماني به چه صورت ميباشد؟ ادبيات نظري پژوهش از آنجا که سازمان هاي دولتي انواع و ماهيت هاي متفاوتي دارند، به همين دليل اقدامات و فعاليت هاي مخصوص به خود را انجام ميدهند که اين امر در شکل گيري فرهنگ هاي سازماني مختلف نقش بسزايي دارد؛ به عبارتي ميتوان بيان کرد که فرهنگ حاکم بر نظام اداري، فرهنگ هاي سازماني مختلفي را شامل ميشود که ضمن داشتن نقاط اشتراک يقينا داراي نقاط اختلافي نيز هستند و اين عامل بررسي و مطالعه فرهنگ را مشکل ميسازد(باراني و همکاران ، ١٣٩٦).
از همين روي بهبود کيفيت خدمات در بخش دولتي از اهميت ويژه اي برخوردار ميباشد و امروزه دولت ها به منظور افزايش رضايتمندي و جلب اعتماد شهروندان بر ارائه خدمات دولتي با کيفيت تاکيد زيادي دارند (واعظي و سهرابي، ١٣٩٧)؛ به عبارتي ديگر سازمان هاي دولتي با آگاهي از ميزان و عوامل مؤثر بر رضايتمندي ارباب رجوعان ميتوانند ضمن افزايش سطح کيفيت خدمات ، اعتماد و رضايت مشتريان و خدمات گيرندگان خود را با ارائه خدمات باکيفيت و مطلوب جلب کنند(شيخي و سلطان پناه ، ١٤٠٠)؛ ازاين روي موفقيت سازمان هاي دولتي را ميتوان تا حدودي به توانايي در برانگيختن موفقيت آميز کارکنان و مديران بخش دولتي در ارائه خدمات بهينه وابسته دانست (باقرزاده همايي و همکاران ، ١٣٩٩).