ملخص الجهاز:
"نکته دیکری که در دیوان حالت شایان ملاحظه است تنوع در وزن و سبک و مضمون است با آنکه آقای حالت مقید به وزنهای متعارف عروضی بوده و بقول خود گسستن قیود هنری را هنر ندانسته،اما در وزنهای تازه نیز طبعآزمائی کرده و قطعاتی ساخته که بیش از اشعار معمولی ایشان توأم با لطف و عذوبت و اصالت است از لحاظ موضوع باید آقای حالت را مستطرف دانست زیرا در موضوعهای متفرق وارد شده و در هر باب کموبیش مضمونهای تازه وارد قصائد و غزلیات و قطعات خود ساخته است از یکطرف به ذکر معشوق و فراق و وصال یار و وصف بهار و خزان و زمستان و گل و بوستان و شرح حسادت و تذبذب زن و صفت لب و چشم پرداخته و از طرف دیگر کوتاهی دوران عمر را یادآور گردیده و روح امید و استقامت و پایداری را ستوده و رفتار زشت را نکوهش کرده و اغتنام وقت و تمتع از حال و آفت تأخیر را تأکید نموده و مردم را به ترک حرص و شهوت و خشم و غرور خوانده و گرهگشودن از کار هرکس را فرض ذمه دانشته و حس غمخواری و همدردی نسبت به بینوایان را برانگیخته و علیه ستمگری و بیعدالتیهای اجتماع زبان اعتراض گشوده و داد سخن داده است.
خوشبخت گرش برود نیل اندازی ماهی بدهن گرفته بیروهن اید اهتمام حالت در نظم امثال و حکم فرنگی از لحاظ کمکی که به از حفظ کردن آنها میکند بسیار نافع است اما سئوالی که به ذهن من میرسد اینست چند نفر هستند که واقعا بهچنین کاری راغباند؟ از مطالعهء دیوان حالت آشکار میگردد که سراینده با آنکه بقول خود یکسره پشت بدنیا نمیکند دائم از پی دنیا هم نمیرود و در فکر مقام مادی و مسند عالی نیست."