خلاصة:
مقالهی مطروحه یک پژوهش کمی است که با روش ترکیبی پارادایمی- پیمایشی انجامشده است. در این مقاله کوشیده شد تا بر اساس آزمون فریدمن، اولویت و رتبهی پارادایمهای ساختار فرهنگی، ساختار سیاسی و ساختار حقوقی در میزان توسعهنیافتگی جامعهی ایران مشخص شود. از طرفی، تلاش شد تا بر اساس آزمون تیمستقل و آزمون منویتنی، میانگین توسعهنیافتگی بین مردان و زنان و میانگین توسعهنیافتگی بین افراد مجرد و متاهل سنجیده شود. برآیند حاصله، حاکی از آن است که مقایسهی میانگین رتبهها نشان میدهد که در بین سه پارادایم ساختار فرهنگی، ساختار سیاسی و ساختار حقوقی، مهمترین پارادایم توسعهنیافتگی به ترتیب ساختار فرهنگی 00/3، ساختار حقوقی 78/1 و ساختار سیاسی 22/1 میباشد. همچنین رابطهی بین مردان و زنان و میزان توسعهنیافتگی نشان میدهد؛ چون مقدار سطح معناداری آزمون تی مستقل برابر با 515/0 گزارششده است و این مقدار بالای 05/0 است، در سطح خطای 5% میتوان نتیجه گرفت که میانگین توسعهنیافتگی مردان و زنان یکسان است؛ بنابراین فرضیه پژوهش تایید میشود. از طرفی چون مقدار سطح معناداری آزمون من ویتنی برابر با 297/0 گزارششده است و این مقدار بالای 05/0 است، در سطح خطای 5% میتوان نتیجه گرفت که میزان توسعهنیافتگی افراد مجرد و متاهل یکسان است؛ بنابراین فرضیه پژوهش تایید میشود.
The proposed article is a quantitative research that was conducted with a
combined paradigm-survey method. In this article, based on Friedman's
test, the priority and rank of paradigms of cultural structure, political
structure and legal structure were determined in the degree of
underdevelopment of Iranian society. It was also tried to measure the
average underdevelopment between men and women and the average
underdevelopment between single and married people based on
independent t-test and Mann-Whitney test.
The result indicates that the comparison of the average ranks shows that
among the three paradigms of cultural structure, political structure and
legal structure, the most important paradigm of underdevelopment is
cultural structure 3.00, legal structure 1.78 and political structure 1.22
respectively It also shows the relationship between men and women and
the degree of underdevelopment; Because the value of the significance
level of the independent t-test is reported as 515%, and this estimate is
above 05%, at the 5% error level, it can be concluded that the average
underdevelopment of men of the same weight is the same; Therefore, the
research hypothesis is confirmed. On the other hand, since the Man-
Whitney test's significance level value is reported as 297%, and this
value is above 05% level at the 5% error level, it can be concluded that
the level of underdevelopment of single and married people is the same;
Therefore, the research hypothesis is confirmed.
ملخص الجهاز:
همچنين رابطه ي بين مردان و زنان و ميزان توسعه نيافتگي نشان ميدهد؛ چون مقدار سطح معناداري آزمون تي مستقل برابر با ٠/٥١٥ گزارش شده است و اين مقدار بالاي ٠/٠٥ است ، در سطح خطاي ٥% ميتوان نتيجه گرفت که ميانگين توسعه نيافتگي مردان و زنان يکسان است ؛ بنابراين فرضيه پژوهش تاييد ميشود.
از طرفي چون مقدار سطح معناداري آزمون من ويتني برابر با ٠/٢٩٧ گزارش شده است و اين مقدار بالاي ٠/٠٥ است ، در سطح خطاي ٥% ميتوان نتيجه گرفت که ميزان توسعه نيافتگي افراد مجرد و متاهل يکسان است ؛ بنابراين فرضيه پژوهش تاييد ميشود.
براي بررسي از نوع روش پيمايشي مقاله ما را بر آن داشت تا ساختارهاي فرهنگي، سياسي و حقوقي را در يک پارادايم به نام پارادايم هاي ساختار فرهنگي، ساختار سياسي و ساختار حقوقي را با نخبگان نوين جامعه در ميان بگذاريم و نظر آن ها را در اين رابطه اخذ نموده و در يک پيمايش کمي، نقش و اولويت ساختارهاي فرهنگي، سياسي و حقوقي را در ميزان توسعه نيافتگي جامعه ي ايران مورد مداقه ي علمي خود قرار دهيم .
همچنين چون مقدار سطح معناداري آزمون تي مستقل برابر با ٠/٥١٥ گزارش شده است و اين مقدار بالاي ٠/٠٥ است ، در سطح خطاي ٥% ميتوان نتيجه گرفت که ميانگين توسعه نيافتگي مردان و زنان يکسان است و بنابراين ، اين فرضيه پژوهش تاييد ميشود.
چون مقدار سطح معناداري آزمون تي مستقل برابر با ٠/٥١٥ گزارش شده است و اين مقدار بالاي ٠/٠٥ است ، در سطح خطاي ٥% ميتوان نتيجه گرفت که ميانگين توسعه نيافتگي مردان و زنان يکسان است و بنابراين ، اين فرضيه پژوهش تاييد ميشود.