خلاصة:
بیان مسیله:
مفهوم ایرانی خانه فراتر از جنبه های فیزیکی بوده و با ویژگی های روحی مخاطب درهم تنیده شده است. در ساختار خانه های سنتی ایرانی، طراحی ریزفضاهای خانه برمبنای نیازهای ساکنین و این نیازها بر روابط فضایی خانه تاثیرگذار بوده است. درحالی که در خانه سازی مدرن، الگوی خانه ازملزومات ساکنین تبعیت نمی کند. یکی ازنیازهای مهم که ریشه اعتقادی و فرهنگی دارد، نیاز به وجود سلسله مراتب در ورود به خانه است. بررسی سلسله مراتب ورودی درخانه های سنتی ایرانی به درک اصول طراحی بهتر آن برای خانه های معاصر می انجامد.
هدف پژوهش:
این پژوهش ساختار فضایی ورودی درخانه های سنتی اواخر قاجار و اوایل پهلوی را بررسی می کند تا مهم ترین مولفه های تاثیرگذار برکیفیت ورود را از طریق تکنیک چیدمان فضا استخراج کند. نقطه عطف تغییرات سلسله مراتب ورود درخانه های ایرانی را می توان در معماری دوره قاجار و پهلوی مشاهده کرد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که برای تحلیل و پیکربندی فضای ورودی چه مواردی مهم و کاربردی هستند تا بتوانند نیاز ساکنین به امنیت روانی و هویتی را پاسخ دهند؟
روش پژوهش:
در مرحله اول بعد از انتخاب و بررسی هشت خانه از دو دوره زمانی مختلف، درگام بعدی نمونه های انتخاب شده با استفاده از تکنیک چیدمان فضا و توسط نرم افزارDepth Map آنالیز شده اند. این روش برمبنای استفاده از گراف هایی است که روابط بین فضاها را ازطریق مفاهیمی مانند: کنترل بصری، آنتروپی و عمق تشریح می کند.
نتیجه گیری
نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار خانه های سنتی راهکارهای بهتری در زمینه سلسله مراتب ورود و محرمیت ارایه می دهد و فضاهای اطراف ورودی به ویژه حیاط نقش ارتباطی در سامانه ورود ایفا می کند. این مطالعه نشان می دهد ورودی و روابط فضایی آن بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره مورد نظر، مهم ترین مولفه های فیزیکی درخانه های قاجار و دوره پهلوی هستند که برای نیل به موضوع محرمیت که جزو شالوده های اساسی آنهاست تحلیل شده اند.
ملخص الجهاز:
این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که برای تحلیل و پیکربندی فضای ورودی چه مواردی مهم و کاربردی هستند تا بتوانند نیاز ساکنین به امنیت روانی و هویتی را پاسخ دهند؟روش پژوهش: در مرحلة اول بعد از انتخاب و بررسی 8 خانه از دو دورۀ زمانی مختلف، درگام بعدی نمونههای انتخابشده با استفاده از تکنیک چیدمان فضا و توسط نرمافزارDepth Map آنالیز شدهاند.
(زنگنه، مضطرزاده، تقیپور و نصر، ۱۴۰۰، ۷۱- ۸۵) به طور کلی با بررسی نمونههای معماری سنتی خانههای ایرانی میتوان فضاهایی مانند پیشورودی، هشتی، حیاط، دالان و فضاهای اندرونی و بیرونی را مشاهده کرد که ساکنین خانه را بر حفظ اصل محرمیت و نیاز به امنیت روانی ملزم میداشتهاند و این خود به نظریة نیازهای انسانی هرم مازلو و ارتباط آن با شخصیسازی فضا و امنیت فضا مرتبط میشود که از دیرباز بر روان انسانی و روابط فضایی دو مکمل طراحی معماری به عرصة ظهور در معماری سنتی رسیده است.
با این تفاسیر، پژوهش حاضر ضمن بررسی شاخص محرمیت و سلسلهمراتب در ورودی مسکن سنتی تهران که در دو دورة زمانی مختلف بررسی میشوند و همچنین بررسی تأثیر اصل محرمیت و حس امنیت در خانه برای ساکنین با استفاده از نظریه مازلو (نیازهای انسانی) میتواند به اصول و درک فضا از دیدگاه معماری و فرهنگ انسان در این دو دوره دست یابد.