خلاصة:
همزمان با اوجگیری جریانهای مدعی مهدویت در ایران دوره تیموری، حرکتهای مشابهی از اواخر سده نهم هجری در هند آغاز شد. هدف رهبران آنها که به اهلسنت نزدیکتر بودند، جریانسازی اجتماعی حول محور ادعاهای مهدویت خود بود. جریان مهدویه بر مبنای ادعای مهدویت«سیدمحمد جونپوری» شکل گرفت و با وجود تأکید او بر برخورد مسالمتجویانه با مخالفان، برخی جانشینان او به ترور آنان و جنگ با پادشاهی بابریان و بعضی دیگر از حکومتهای محلی هند پرداختند. این پژوهش با استفاده از دادههای کتابخانهای سعی خواهد کرد با توجه به فقدان پژوهشهای تحلیلی پیرامون مهدویه، پس از مرور تاریخچه آن، عوامل و راهکارهای مؤثر بر روند شکلگیری و دوام این جریان مدعی مهدویت را بررسی نماید. بررسی عوامل مورد اشاره نشان میدهد که رهبران مهدویه عمدتاً برداشتهای شخصی خودشان از تصوف (طریقت چشتیه) را به جای اصول این طریقت تبلیغ میکردند. به علاوه شاید برای اولین بار در تاریخ هند، رهبران جریان مهدویه برای پیشبرد اهداف خود، گروههای مسلح تشکیل دادند و به حذف فیزیکی و جنگ با مخالفان برخاستند. این رهبران همزمان، با نهی جدی پیروان خود از علمآموزی و ارتباط با غیرمهدویان، کوشیدند آنها را به پذیرش نسخه تحریف شدهای از شریعت وادار کنند. این عوامل و راهکارها در مجموع به شکلگیری و تداوم جریان مهدویه کمک کردند.
At the same time with rising of Mahdists currents at Timurids era in Iran, the similar movements started in the late of ninth century A.H. The goals of their leaders which closer to sunnis, was making social current around axis of their own Mahdism claims. The Mahdaviat current formed based on Sayyid Muhammad Djawnpuri, Mahdivism claim and despite the emphasis by him about peaceful encounter with the oppositions, some of his successors went to terror them and war with Mughals kindom and some of the other local governments of India.This research with using of library data would try to study effective factors and solutions on proccess of formation and continuity of this Mahdists current due to lack of analytical researches about the Mahdaviat, after reviewing its history.Study of the mentioned factors shows that the Mahdaviat leaders usually were advertising their own personal impressions from Sufism (Chishti Tariqa/Way) instead of principles of this Tariqa. Also probably for the first time in India history,leaders of the Mahdaviat current efforting to advance their goals,formed armed groups and phisycal removal and war with the opponents. At the same time,the leaders tried to force them to accepting distorted version of Sharia (religion) with serious prohibition from learning science. these factors and solutions totally helped to formation and continuity of the Mahdaviat current.
ملخص الجهاز:
در این میان، جریانهای مختلفی با ادعای پیروی از مذهب شیعه و در واقع با هدف اثبات ایدئولوژیهای مورد نظرشان و عضوگیری از میان مسلمانان از اواخر سده اول تا پایان سده سوم هجری حول ادعای مهدویت برخی رهبران آن جریانهای مهدیگرا یا افراد سرشناس در جهان اسلام شکل گرفتند که کیسانیه، بخشی از زیدیه و اسماعیلیه فاطمی از مهمترینِ آنها هستند.
این پژوهش بر این فرض استوار است که مهدویه به مثابه یک جریان مهدیگرا با گرایش به طریقت سنیمذهب «چشتیه» و با تکیه بر ماهیت صوفیانه آن، به ویژه پایبندی چشتیه به نظریه«مهدویت نوعی» و بعضی از راهکارهای رهبران مهدویه مانند استفاده از افراد مسلح و نیروهای نظامی برای رویارویی با مخالفان و تحریف بعضی از اصول و فروع شریعت اسلام شکل گرفت و تا به امروز تداوم یافته است.
با این حال، برخی تذكرهنویسان معاصر بابریان، جونپوری را سنی شمردهاند(اورنگ آبادی، 1888م: ج1، 124) و بررسی باورهای مهدویه نیز گویای آن است که پیروان این جریان تفاوتی با اهلسنت ندارند، جز آنکه به ادعای مهدویت جونپوری قائلاند(الحسنی الندوی، 1420ق: ج4، 420).
با وجود حملات حکومت بابری به رهبری کسانی مانند میرزا عزیز کوکا، اولین فرماندار گجرات پس از الحاق آن به قلمرو بابریان در پایان سده دهم و تلاش محیالدین اورنگ زیب، ششمین پادشاه بابری برای نابود کردن مهدویه در اواخر سده یازدهم هجری(شیمل، 1386ش: 150)، این جریان چند صد سال به حیات اجتماعی خود ادامه داده است.
چنین ادعایی حتی در مورد پیامبر؟ص؟ مطرح نشده است و فقط حضرت ابراهیم (ع)به اراده الهی از آتش نمرود، سالم خارج شد، اما باید توجه داشت که همه این همانندسازیها برای اثبات حقانیت جونپوری و یکی از عوامل تداوم جریان مهدویه در طول سدههای بعد است.