خلاصة:
در این مقاله، ماهیت و طبیعت اشتقاق براساس دیدگاه رابرت برد مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است با واژه های مشتق جمع آوری شده از زبان فارسی این پدیده توضیح داده شود. پرسش این است که اشتقاق زبان فارسی چگونه در چارچوب نظری رابرت برد جایگاه مییابد و چطور می توان از این نظریه در اشتقاق فارسی الگو گرفت. چنین فرض می شود که اشتقاق فارسی با الگوی مطرح در نظریه حاضر همراستا باشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای است. واژگان مشتق از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان (1384)، فرهنگ واژه سازی در زبان فارسی (1386)، فرهنگ فارسی عمید(1359) و کتاب اشتقاق پسوندی در زبان فارسی امروز (کشانی،1371) استخراج و با استفاده از نمونه های استخراج شده از منابع گوناگون، طبیعت اشتقاق در زبان فارسی نشان داده می شود. جداسازی وندها و چگونگی واژه سازی هر واژه مشتق فارسی، هدف اصلی این پژوهش است. اشتقاق به عنوان گزینش واژگانی، عملکرد صرفی و نسبتهای واژگانی از جمله موارد مهم و اساسی در این پژوهش است و با ارائه مثالها و نمودارهای درختی بر اساس نظریه رابرت برد، به روشنی ماهیت اشتقاق در زبان فارسی بیان می شود. در این مقاله کوشیده ایم طبیعت اشتقاق را با ذکر نمونههایی از زبان فارسی براساس دیدگاه رابرت برد با ارائه نمودارها و جدولهایی، مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ماهیت اشتقاق زبان فارسی با ماهیتی که رابرت برد در نظریه خود مطرح نموده، همراستا است. درستی سه ماهیت مطرح در این نظریه در زبان فارسی با نمودارها و جدولها ثابت شد.
The present paper aimed to investigate the nature of derivation based on the theory of Robert Beard (2001). This paper will explain the phenomenon of the derivation with the derivative words collected from the Persian language. The research question is: how does the derivation process of the Persian language find a place in Robert Beard's theoretical framework? or how can the theory be used in the derivation process of the Persian language? It is assumed that the Persian derivation is consistent with the proposed pattern in the present theory. The Research method is a library. The words derived were extracted from the dictionary approved by the Academy (2005), the dictionary of the word formation in Persian (2007), the Persian dictionary by Amid (1981), and the suffix derivations in Farsi today (Keshani,1993). Using the extracted samples from various sources, the nature of derivation is shown in Persian language. The purposes of this research are how to classify affixes and how to make the derivative word of Persian. Derivation as lexical selection, morphological operations, and lexical relations are considered in this research. By presenting examples and tree diagrams based on theory, the origin of the derivation in Persian is clearly expressed. In this research tried to discuss the nature of the derivation based on Robert Beard's theory by presenting tree diagrams and tables. The nature of the derivation of the Persian language was the same as the nature of theory. Finally, the correctness of the three natures of theory is proved in the Persian language.
ملخص الجهاز:
اشتقاق زبان فارسي در چارچوب نظري رابرت برد 1 فريبا حسيني تشنيزي 2 نازنين اميرارجمندي چکيده در اين مقاله ، ماهيت و طبيعت اشتقاق براساس ديدگاه رابرت برد٣مورد بررسي قرار گرفته و سعي شده است با واژه هاي مشتق جمع آوري شده از زبان فارسي اين پديده توضيح داده شود.
اشتقاق به عنوان گزينش واژگاني ، عملکرد صرفي و نسبت هاي واژگاني از جمله موارد مهم و اساسي در اين پژوهش است و با ارائه مثال ها و نمودارهاي درختي بر اساس نظريه رابرت برد، به روشني ماهيت اشتقاق در زبان فارسي بيان مي شود.
رابرت برد در اشتقاق به عنوان گزينش واژگاني مثال هايي از زبان انگليسي ارائه نموده است و چنين بيان مي کند که دانستن قواعد آوايي براي وند افزايي ضروري است ، سپس واژه سازي هاي سه کلمه bread winner،unhealthy ،draw bridge را با نمودارهايي نمايش مي دهد.
در اين مقاله از نمونه هاي جمع آوري شده براي ارائه مثال ها، توضيح و تبيين ماهيت اشتقاق استفاده و واژه هاي مشتق موجود از سه جهت گزينش واژگاني ، عملکردهاي صرفي و نسبت هاي واژگاني بررسي و تحليل شده است .
)به تصویرصفحه رجوع شود) )به تصویرصفحه رجوع شود) )به تصویرصفحه رجوع شود) جدول شماره ٢ – نمايش عملکرد هاي صرفي واژگان مشتق و اعمال قواعد زبان فارسي ٥- ٣- اشتقاق به عنوان روابط واژگاني جکندوف مطرح مي کند که همه اشتقاق ها بايد در واژگان ١فهرست شوند چون در آنها واژه سازي صورت مي گيرد و با کلمه جديد روبرو هستيم (رابرت برد، ١٩٩٠).