خلاصة:
شکی نیست که سبک زندگی هر فرد و جامعهای متاثر از نوع باورها (جهانبینی) و ارزشهای (ایدئولوژی) حاکم بر آن فرد و جامعه است. جهانبینی مادی و ارزشهای لذتگرایانه و سودمحورانه طبیعتا سبک زندگی خاصی را پدید میآورند. همانطور که جهانبینی الهی و ارزشهای کمالگرایانه و سعادتمحورانه سبک خاصی از زندگی را شکل میدهند.
بنابراین دین در گام نخست با ارائة جهانبینی و ایدئولوژی ویژهای زیربنای شکلدهی به زیست دیندارانه را میسازد. در مرحلة بعد دین با ارائة آداب و دستورالعملهای خاصی برای همة ابعاد زندگی انسان در حقیقت به دنبال شکلدهی به نوع خاصی از زیست انسانی است. دستورالعملهای اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، در واقع به منظور ارائة الگویی از زیست دینی و خداپسندانه است. دستورالعملهایی که در حوزة پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، رفتار با همسایگان، رفتار با همکیشان و غیر همکیشان و تعاملات و ارتباطات بین الادیانی و بین المذاهبی در دین مطرح شده است همگی برای ساختن سبک زندگی دینی است.
تردیدی نیست که صورت زندگی کنونی ما تنها شکل ممکن و بهترین شکل موجود برای زندگی نیست. برخی از بخشهایی که ما آن را جزء ضروریات میدانیم در گذشتهای نه چندان دور اصلا وجود نداشته است. بیگمان اشکالاتی در صورت زندگی کنونی ما هست که با برطرف کردنش معضلات فراوانی حل خواهد شد و نیز جای برخی بخشها در زندگی ما خالی است که بودنش زندگی ما را بسیار بهتر میکند. بودن و نبودن یک بخش در زندگی ما، به عالمی بر میگردد که برای خود ساختهایم، پاسخهای بنیادی ما به تعریف سعادت و انسان، و تلقی ما از مبدا و مقصد و تصمیمهای اجتماعی بشر در این دوره از حیات، مجموعهای از امکانها و عدم امکانها ایجاد کرده که به ما اجازه نمیدهد به راحتی هر انتخابی داشته باشیم. روش تحقیق کتابخانهای میباشد.