خلاصة:
گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و عربستان سعودی در کمتر از یک دهه گذشته، از جمله تحولات منطقه خاورمیانه به حساب می آید. در پژوهش حاضر، قصد بر آن است تا ضمن مطالعه چگونگی و سطح روابط در حال افزایش دو کشور مذکور، به این پرسش پاسخ داده شود که تاثیر این نزدیکی، بر موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه چگونه خواهد بود؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا قرار گرفته است که با عقب نشینی نسبی ایالات متحده از منطقه خاورمیانه و ورود محتاطانه اما قدرتمند چین و تبدیل شدنش به یکی از بازیگران اصلی این منطقه، سطح جدیدی از روابط استراتژیک بین کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان سعودی با چین شکل گرفته است که بر اساس نظریه نوواقع گرایانه، حاصل دگرگونی و تحول در اهداف و رفتارهای سیاست خارجی دو کشور و تابعی از موقعیت جدید آنها در نظام بین المللی و تعاملاتشان با یکدیگر است. نتیجه پژوهش حاکی از این واقعیت است که اهداف و منافع مشترک دو دولت مورد بحث، پایداری صلح و ثبات در منطقه از جمله در رابطه با ایران را طلب می کند. ایران نیز برای حفظ قدرت منطقه ای خود و نیز رفع چالش های اقتصادی و تجاریش در عرصه بین المللی، نیازمند بازنگری روابط خود با هر دو کشور و به خصوص با عربستان سعودی است. این مقاله با روش کیفی از نوع توصیفی و تحلیل ارائه شده و داده ها از منابع کتابخانه ای جمعآوری شده است.
The expansion of political and economic relations between China and Saudi Arabia in less than a decade is considered one of the developments in the Middle East region. What will be the effect of this proximity on Iran's position in the Middle East region? The hypothesis of the research is based on the fact that with the relative withdrawal of the United States from the Middle East region and the cautious but powerful entry of China and becoming one of the main players in this region, a new level of strategic relations between the countries of the Middle East, including Saudi Arabia, and China, has been formed. Based on the neo-realist theory, this formation is the result of the transformation in the foreign policy goals and behaviors of the two countries and a function of their new position in the international system and their interactions with each other. The result of the research indicates the fact that the goals and common interests of the two governments in question demand the stability of peace and stability in the region, including in relation to Iran. China's desire to expand its relationship with Iran and Saudi Arabia's desire to ease tensions with Iran can help Iran maintain its regional power and resolve its economic and commercial challenges in the international arena. This article is presented with a descriptive and analytical qualitative method and the data is collected from library sources.
ملخص الجهاز:
در پژوهش حاضر، قصد بر آن است تا ضمن مطالعه چگونگي و سطح روابط در حال افزايش دو کشور مذکور، به اين پرسش پاسخ داده شود که تاثير اين نزديکي، بر موقعيت ايران در منطقه خاورميانه چگونه خواهد بود؟ فرضيه پژوهش بر اين مبنا قرار گرفته است که با عقب نشيني نسبي ايالات متحده از منطقه خاورميانه و ورود محتاطانه اما قدرتمند چين و تبديل شدنش به يکي از بازيگران اصلي اين منطقه ، سطح جديدي از روابط استراتژيک بين کشورهاي خاورميانه از جمله عربستان سعودي با چين شکل گرفته است که بر اساس نظريه نوواقع گرايانه ، حاصل دگرگوني و تحول در اهداف و رفتارهاي سياست خارجي دو کشور و تابعي از موقعيت جديد آنها در نظام بين المللي و تعاملاتشان با يکديگر است .
231 در همين چارچوب است که ميتوان پرسيد که آيـا تغييـر موقعيـت و الگـوي قـدرت در حـال جايگزين از آمريکا به چين ، ميتوانـد فرصـت مناسـبي را بـراي ايـران نيـز بوجـود آورد تـا در قالـب همکاريهاي امنيتي-اقتصادي از وضعيت شکل گرفته براي عربستان سـعودي عقـب نمانـده و ضـمن حمايت از منافع ملي، چشم انداز موازنه قدرت را به شکل نرم و در قالب همکاري بـراي خـود حفـظ کند؟ همچنين ، چگونه ايران قادر به حفظ و افزايش قدرت نسبي خود است آنهم در شرايطي که با يک نگاه واقع بينانه از يک طرف سطح روابط چندجانبه چين و عربستان در حال گسترش و پيشرفت اسـت و از سوي ديگر ايران به دليل تحريم هاي پياپي، اصولا به سختي ميتواند از اين رقابت عقب نماند؟ عربستان سعودي: از وابستگي نظامي به ايالات متحده تا شراکت تجاري و اقتصادي با چين اهميت عربستان سعودي به عنوان بزرگترين ، ثروتمندترين و پرجمعيت ترين کشور حاشـيه جنـوبي خليج فارس و مرکزيت آن در بين ساير شيخ نشينها را نميتوان نايديده گرفت .