خلاصة:
خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی وا قتصادی خود، همواره موردتوجه کشورهای قدرتمند بوده است. به ویژه با ظهور پدیده استعمار این منطقه دستخوش تجاوزات عدیده ای گردید. یکی از این استعمارگران که همواره چشم طمع به این منطقه دوخته، انگلستان است. مقدمه نفوذ سیاسی و استعماری انگلیس در خلیج فارس به دوره سلطنت شاه عباس اول بازمی گردد که ناوگان جنگی کمپانی آ نها موفق به طرد پرتغالی ها از بندرعباس و جزیره هرمز شد و به دنبال آن اجازه تاسیس تجارتخانه در کرانه های خلیج فارس را به دست آوردند. بعدازآن در دوره افشاریه کشته شدن زودهنگام نادرشاه مجالی نداد تا به نیات وی در این منطقه حساس جامه عمل پوشانده شود. هرچند در دوره کری مخان عمال انگلیسی حاکمیت ایران بر آ بهای خلی جفارس را به رسمیت شناختند ولی در دوره هر جومرج سیاسی بعدازآن توانستند نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهند. در دوره قاجاریه دولت انگلستان توانست نیروهای خود را وارد منطقه خلیج فارس کند و با ایجاد کنسو لخانه، استحکامات نظامی، بیمارستان و... در بوشهر این شهر را به عنوان پایگاه خود در منطقه جنوب قرار دهد. اگرچه حکومت مرکزی به دلیل ضعف خود نتوانست موضع مستحکمی در مقابل استعمار انگلیس در جنوب از خود نشان دهد ولی مردم، علما و روحانیون بودند که خشمگین شده و به مبارزه با آ نها پرداختند و در این راه از بذل هیچ کوششی دریغ نکردند. نگارنده در مقاله حاضر با نگرشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع موجود در مجلس شورای اسلامی در پی آن است تا به بررسی واکنش های مردمی جنوب کشور در مقابله با استعمار انگلیس پرداخته و نشان دهد که انزجار از کشورهای بیگانه امری است که همواره از سوی مردم موردتوجه قرارگرفته است.