خلاصة:
لباس بخشی پیچیده اما جذاب از زندگی هر فرد است و فارغ از نقش حفاظتی برای جسم» زیبایی آن نیز
تاثیر به سزایی در روحیات افراد جامعه دارد و حتی نا حدودی بیانگر شخصیت و منش افراد جامعه است.
مطالعهی پوشاک تاریخی میتواند بهترین منبع الهام برای طراحی لباس نوین و اصیل و هماهنگ باسلیقهی
مردم عصر حاضر باشد. آثار نگارگری به جای مانده از تاریخ گذشتگان یک منبع تاریخی بسیار ارزشمند در
حیطهی طراحی لباس است. نگارندگاندر این مقاله به تحلیل و تجزیه پوشش سر طراحیشده در نگارههای
کمالالدین بهزاد و رضا عباسی که پیرو مکاتب هنری متفاوت (هرات. تبریز و اصفهان) بودهاند و در دو عصر
تاریخی متفاوت تیموری و صفوی میزیسته اند پرداخته اندء پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوّالات
است که طراحی پوشش سر در آثار نگارگری کمالالدین بهزاد و رضا عباسی دارای چه وجوه اشتراک و
افتراقی از لحاظ فرم شناسی میباشد؟ و از دیدگاه فرم شناسی پوششهای سر طراحیشده در نگارههای
هریک از دو هنرمند دارای چه خصوصیاتی هستند؟ در این پژوهش که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی -
تحلیلی و با کمک دادههای اسنادی و کتابخانه ای تحلیل و تجزیه نگارههای منتخب از دیدگاه فرمالیسم
انجام گرفته این نتیجه حاصل آمده است که در طراحی مدل پوشش سرء پوششهایی با طرحهای مشترک
بسیاری درنگارههای منسوب به این دو هنرمند دیده میشود اما در نگارههای رضا عباسی به علت ارتباط
شاهان صفوی با ممالک خارجی, طراحیهایی متفاوت ازپوشش سر به سبک خارجی نیز به چشم میخورد.
در زمینهی قلمگیری خطوط در طراحی پوشاک و پوشش سر ازلحاظ ظرافت و پویایی» رضا عباسی پیشرو
است. در حیطهی رنگ آمیزی و انتخاب رنگ پوشش سر هر دو هنرمند به رنگ سفید و قهوهای در انواع تیره
و روشن آن علاقهی بیشتری نشان دادهاند و درنهایت در یافتههای پژوهش ضمن اثبات فرضیه»ء زوایای
دقیقتری از موضوع نشان داده شده است.