خلاصة:
این مقاله به بررسی مزایا و معایب استفاده از فناوری اطلاعات در الگوی کلاس درس معکوس پرداخته است . در دهه های
گذشته که حجم اطلاعات محدودتر بود، شیوه مورد استفاده به راحتی میتوانست از عهده به خاطرسپاری و پیوند اطلاعات با
یکدیگر و بنای یافته های جدید برآید؛ اما اکنون که حجم اطلاعات مرزهای محدود قبلی را درنوردیده است ، روش های سنتی
یادگیری کمتر میتواند در مورد اطلاعات انبوه فعلی کارساز باشد.
کی از عوامل دیگری که در تغییر روش سنتی یادگیری، اساسی به نظر میرسد، انتظاراتی است که از یادگیرنده مطرح
میشود. در گذشته ، تاکید بر حفظ اطلاعات در حافظه معمولا اصلی بود، اما اکنون انتظار از یادگیرنده بر این است که علاوه بر
حفظ دانش ، بتواند آن را درک کند، فهمیده و به کار ببرد. به عبارت دیگر، تمرکز بر تواناییهای شناختی و راهبردهای یادگیری
موثر، یکی از عوامل اصلی در تغییر روش های یادگیری است
در این فرآیند، حیثیت و نوع یادگیری و تدریس بسیار مهم است که در طول یک روند دوجهته بین استاد و دانشجو رخ
میدهد. دانشجوها نه تنها با یک رویکرد، بلکه با چندین رویکرد مختلف یاد میگیرند. همچنین ، استادان نیز نه با یک رویکرد،
بلکه با رویکردهای مختلف برای آموزش موضوع مورد بررسی میپردازند. اما نکته ی حائز اهمیت این است که رابطه ی میان
رویکرد های تدریس استادان و رویکردهای یادگیری دانشجویان ، یک رابطه دوطرفه و تکمیلی است ، نه یک رابطه یک طرفه .
نوع و تاثیر فناوری و فناوری نوین بر آموزش و یادگیری در مدارس زیاد است . این تغییر منجر به انتقال روش های جدید
تدریس و به کارگیری الگوهای نوین آموزشی شده است . یکی از استراتژیهای مدنظر برای یادگیری دانش آموزان امروزی،
یادگیری معکوس است . این رویکرد متمایز از آموزش به روش سنتی است و باعث ایجاد همکاری و افزایش اعتمادبه نفس
دانش آموزان میشود و آن ها را به نقد و بررسی تشویق میکند. یاددهی-یادگیری معکوس یک رویکرد پداگوژیکی نوین است
که بر یادگیری فراگیرمحور تمرکز دارد. در یادگیری فراگیرمحور، فراگیران مسئولیت یادگیری را به خود میگیرند. آن ها
به صورت فعالانه یاد میگیرند و نقش مدرسان بیشتر به تسهیل کننده محدود میشود. این نوع یادگیری بر اساس نظریه
یادگیری سازنده گرایی است و بر این اصل تاکید دارد که یادگیری یک فرآیند سازنده است .