خلاصة:
فیلم تیتی ساختة آیدا پناهنده یکی از آثار سینمایی درخور تامل است که میتوان آن را در چند وجه فلسفی، زبان-شناسی شناختی و تخیل مورد مطالعه و بررسی قرار داد. این فیلم محتوایی غنی از مفهوم غربت و نگاهی فلسفی به این مفهوم دارد. در این جستار درصدد هستیم تا با روش تحلیلی-توصیفی و رویکرد بینامتنی به بررسی نگاه متضاد و تقابل-گرایانة مفهوم غربت در میان دو طبقة متفاوت جامعه بپردازیم. برای این منظور غربت را از دو دریچة طرحوارة مفهومی که جزیی از استعارة مفهومی است و نیز نظریة گاستون باشلار بررسی کنیم و بکاویم. فیلم، دو قهرمان اصلی دارد که هر دو دچار حس غربتاند. یکی از جامعة روستایی و سنتی، و دیگری از جامعة شهری و مدرن. در ابتدا مفهوم غربت را در فیلم با طرح سه نگاشت «غربت سیاهچاله است.»، «غربت انسان است.» و «غربت، سرطان است.»، بررسی و تفسیر کردیم، سپس به تحلیل فیلم با توجه به نظریة باشلار پرداختیم. آنچه حاصل پژوهش شد نحوة رویارویی دو قهرمان با حس و مفهوم غربت بود. قهرمان جامعة روستایی درمان غربت خویش را در بازگشت به خانه مییابد، اما قهرمان مدرن و مدنی فیلم نمیتواند درد غربت خویش را تسکین بخشد؛ از این روی دچار حیرانی و سرگشتگی بیشتر میشود. با تکیه بر دو بخش تخیل ماده و فضا از هر دو بخش در این مقاله بهره جستیم و نیز طرحوارة مفهومی غربت را بر اساس نظریة لیکاف و جانسون مورد تحقیق و مداقه قرار دادیم.
The film TT made by Aida Pahanandeh is one of the cinematic works worthy of reflection, which can be studied and analyzed in several philosophical, linguistic-cognitive and imaginative aspects. This film has a rich content of the concept of sojourn and a philosophical look at this concept. In this research, we are trying to investigate the conflicting and confrontational view of the concept of sojourn among two different classes of society with analytical-descriptive method and intertextual approach. For this purpose, let's examine and explore the sojourn through two conceptual conceptual frameworks, which is a part of conceptual metaphor and Gaston Bachelard's theory.
At first, he mapped the concept of poverty in the film with three plots: "Poverty is a black hole" and "Poverty is a human being." and "Poverty is Cancer.", we analyzed and interpreted, then analyzed the film according to Bachelar's theory. What was the result of the research was how the two heroes faced the sense and concept of alienation. The hero of the rural community finds the cure for his homelessness in returning home, but the modern and civil hero of the film cannot relieve the pain of his homelessness; Because of this, he gets more surprised and confused.
Relying on the two parts of the imagination of matter and space, we used both parts in this article and also researched and analyzed the conceptual scheme of exile based on the theory of Likoff and Johnson.
ملخص الجهاز:
تحلیل فلسفی مفهوم «غربت» در فیلم «تیتی» بر اساس نظریههای طرحوارة مفهومی و باشلار الیکا اشجعی 1 دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران حبیبالله عباسی 2 استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران چکیده فیلم تیتی ساختة آیدا پناهنده یکی از آثار سینمایی درخور تأمل است که میتوان آن را در چند وجه فلسفی، زبانشناسی شناختی و تخیل مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
مقالهای که درصدد نگارش آنیم بررسی مفهوم غربت در فیلم تیتی بر اساس طرحوارة مفهومی لیکاف و جانسون و نیز دیدگاه گاستون باشلار است، پژوهشی نو و شایستة تأمل برای آشنایی با مصادیق غربت انسانها در دو جامعة سنتی و مدرن است.
در مرحلة اول، مفهوم غربت در فیلم تیتی با ترسیم و طرح سه نگاشت مفهومی تفسیر میشود که بر اساس نظریة استعارة مفهومی لیکاف و جانسون است و در مرحلة بعد با توجه به نظریة تخیل مادة باشلار و تمرکز بر کتاب بوطیقای فضا به تفسیر نشانههای فیلم میپردازیم.
با وجود آنکه زبانشناس معاصر ویلیام لایکن در کتاب خود با نام فلسفة زبان (1401) در بخش چهارم کتابش استعاره را با عنوان «نیمة تاریک» معرفی میکند و نیز محققی مانند دیویدسن معتقد است که: «هیچ آزمونی برای استعاره وجود ندارد که فراتر از ذوق و سلیقه باشد»(لایکن،350:1401)، استعارة مفهومی بر پایة ساختار نظاممند شکل میگیرد.
نشانهایست از اینکه انسانی فرشتهخوی بر روی زمین وجود دارد و با تمام پاکی و زلالیاش مراقب ابراهیم است؛ به بیان دیگر تیتی پاسدار عشق پاکش است، اما با وجود تمام مراقبتها و امیددادنهای تیتی، او خود دچار غربت بوده و به دنبال رهایی از حس غربت خویش است.