خلاصة:
اشارت دولتشاه سمرقندی ( در ٨٩٦ هـ .ق ) بدین که گویند شیخ شمس الدین تبریزی پسر خاوند جلال الدین داعی اسماعیل معروف به « نو مسلمان » بوده (١) ، استاد نیکلسون و ادوارد براون را بر این گمان داشته تا او را از تبار امام های نزاری اسماعیلی خداوندان « الموت » یاد کنند(٢) . اسماعیلی شناس نامدار « عارف تامر» سوری نیز پیوند تباری شمس تبریزی را به رکن الدین خور شاه اسماعیلی (م ٦٥٥ هـ ) آخرین فرمانروای الموت بررسی کرده ، گوید که امام شمس الدین محمد (ابن احمد القائم ) پس از تسخیر قلاع و سرکوبی ها توانست به آذربایجان بگریزد و در آن ایالت اقامت گزیند ( ٦٥٤ – ٧١٠ هـ . ق ) و برای احیای پادشاهی اسماعیلیه بکوشد؛ همین شمس الدین محمد اسماعیلی است که آموزگار روحانی جلال الدین رومی بوده ، مولانا چند بار به شام رفته و در قلاع اسماعیلی آنجا با شمس الدین (تبریزی) دیدار کرده ؛ و تحت تاثیر افکار اسماعیلیه (مکتب تصوف ایرانی ) مضامین فلسفۀ عقلی و تاویل باطنی را هم از ایشان گرفته است (٣) . لیکن ، سرانجام ، روانشاد استاد دکتر زرین کوب قول دولتشاه سمرقندی و تبار اسماعیلی (الموتی ) شمس تبریزی را یکسره نادرست دانسته ، این گمانه ها را مردود اعلام کرده است (٤).