خلاصة:
رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقاء و رشد در محیطهای جدید، ویژگیهای خاصی را میطلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. یکی از مهمترین خصیصهها که میتواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش عاطفی است. با توجه به اینکه هوش عاطفی، توان استفاده از احساس و هیجان خود و دیگران در رفتار فردی و گروهی در جهت کسب حداکثر نتایج با حداکثر رضایت است بنابراین، ترکیب دانش مدیریتی و تواناییهای عاطفی در مدیریت میتواند در سوق دادن افراد به سوی دستیابی به هدف کارساز و مفید باشد. هوش عاطفی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش عاطفی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهرهوری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق میسازند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش عاطفی مدیران با سبک رهبری تحولبخش میباشد. از این رو روش غالب در این مقاله، روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانهای میباشد که با مراجعه به پایگاههای علمی و منابع دست اول داخلی و خارجی و مقالات و کتابها اقدام به جمعآوری اطلاعات میشود. نتایج تحقیق نشان میدهد که یک رابطه مثبت و معنادار بین هوش عاطفی و سبک رهبری تحولبخش وجود دارد.