خلاصة:
در پی انتشار کتاب «زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش» که برآمدی نوین از حقوق زن در اسلام است، به علت ناسازگاری اش با رویکردهای علمی، درصدد برآمدیم تا آن را به نقد بکشیم.در این گفتار چشم انداز تاریخی مرنیسی به منع کتابت حدیث، زن در روایات، حکومت و دموکراسی در صدر اسلام مورد تحلیل قرار گرفته است. وی در تحلیل خویش آشکارا بخش مهمی از تاریخ را حذف نموده و با جهت دهی بخش دیگر تاریخ، در تحکیم پیش فرضها و اصول پذیرفته خویش سود برده است. به عنوان نمونه با مطلق انگاشتن منع کتابت حدیث، به حذف راویانی پرداخته که در دوره اختناق با وجود منع شدید، به حفظ و ثبت روایات پرداخته اند.موضوع دیگر این بخش، تحلیل مرنیسی از وضعیت فعلی مسلمانان است. وی با مشاهدة انحطاط کشورهای اسلامی و شبیخون فرهنگ غربی، راهکاری را توصیه میکند که از الینه شدن وی نشأت گرفته شده است. به سبب این بیگانگی نه تنها خواهان فراموشی تمدن اسلامی است، بلکه تمنای عرفی شدن دین را هم دارد، تا برای پیشرفت کشورهای اسلامی، سلام را مبتنی با ساختار و الگوهای غربی بسازد.
ملخص الجهاز:
"از آنجا که قرآن کریم، آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی است، لذا منحصر به یک زمان خاص نیست، خالق هستی در این کتاب جاوید، نیازهای انسان را در اعصار مختلف مطمح نظر داشته است، بنابراین برخلاف ادعای مرنیسی، بعضی آیات از زمینة اجتماعی عصر نزول بهره مند نبوده بلکه برحسب احتیاجات و نیازمندی انسان آتی نازل شده اند و اگر کسی ادعا نماید که خداوند با نیازهای انسان در زمان آینده آگاه نبوده، لذا از نیازهای آنها سخنی به میان نیاورده است، به اصول اعتقادی خود خللی وارد نموده است و خداوند را از مرتبه الوهی به پایین میکشد، زیرا اعتقاد تمام خداپرستان روی زمین نسبت به خداوند متعال این است که او مطلق علم، حکمت، قدرت، آگاهی و … است، لذا تصور اینکه او به نیاز انسانی که خلق کرده آگاه نباشد، تصوری اشتباه میباشد هر چند که بعضی از متفکرین و اندیشمندان مسلمان بصورت ناخود آگاه آن را به صورت صـریح و یا در قـالب برخـی نظریههـا و فرضیـهها به صورت تلویحی عنوان مینمایند، اما این نحوه برخورد، از حقایق و واقعیتها چیزی کم نمیکند و یا در آنها تغییری ایجاد نمینماید."