ملخص الجهاز:
"دیدگاهها و نقطه نظرها میرزا فتحعلی در اثر مشاهده نابسامانی و عقبافتادگی ملت ایران از قافله تمدن غربی و گرفتاریهای ایرانیان در عصر قاجار از یک سو، و همجواری با اصلاحگران غربزده و سکولار روسی از سوی دیگر، در نسخههای به ظاهر شفابخش خویش برای پیشرفت ملت ایران، چند نکته را پیشنهاد میکرد که در رأس همه آنها، نفی دین از جامعه قرار داشت.
» (13) از برخی شواهد به دست میآید فکر مرموزانه تغییر خط ابتدا توسط خود اروپاییان برای سلطه فرهنگی بر مسلمانان و بیگانه نمودن ملتهای مسلمان از فرهنگ اسلام به سلاطین اسلامی پیشنهاد شد و آخوندزاده این اندیشه شیطانی را از اربابان اروپایی خویش به ارث برده بود از اینرو، چنانکه آدمیت در بیان علل انعقاد فکر تغییر خط در ذهن آخوندزاده بدان اشاره میکند و میگوید: «دو عامل تازه در ذهن میرزا فتحعلی تا اندازهای مؤثر افتاد و او را در عقیده تغییر خط راسخ گردانید: یکی مضموننامه شارل میسمر فرانسوی مشاور فؤاد پاشا صدراعظم عثمانی.
» (15) از امثال آخوندزاده باید پرسید: اگر شما با دین و اولیای دین، کتاب خدا و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه طاهرین علیهمالسلام دشمنی دارید و کلام آنها را معرفت نمیدانید، به چه دلیل اسفار ملاصدرا و اشارات و قانون و شفای بوعلی را، که توسط فرهیختگان ایرانی به رشته تحریر درآمدهاند و حتی اروپاییان برخی از آنها را به عنوان منابع تحقیق گرانبهای خویش مورد تکریم قرار میدهند، معرفت نمیپندارید، ولی گفتههای اگوست کنت و کانت و روسو را علم ناب میدانید؟ از سخنان آخوندزاده برمیآید که نه تنها علوم دینی، بلکه محصولات فکری دانشمندان مشرق زمین را هم علم نمیدانسته و همهچیز را در یافتههای فلاسفه و جامعهشناسان و اندیشمندان غربی میدیده است."