خلاصة:
زنان قشر آسیبپذیری است که در جوامع مختلف و در ادوار گوناگون تاریخی قربانی تحولات ویرانگر اجتماعی بوده و دست خوش پدیدههای مجرمانه گردیده است، اما قربانی شدن این قشر آسیبپذیر در کشورهای بحران زده و در جوامع خشونتآفرین حالت مضاعف به خود میگیرد. افغانستان یکی از این کشورهاست. بزهدیدگی زنان در این کشور یکی از مهمترین و حساسترین معضلات فرهنگی و اجتماعی است. از این روی بررسی این پدیده و واکاوی گونههای مختلف آن به حیث یک خلاء تحقیقی امری ضروری است. به ویژه تبیین پاسخهای سیاست جنایی در این زمینه، اما قبل از آن نیاز است اندکی بحث مفهومی در زمینه بزهدیدگی و بزهدیدگی زنان صورت گیرد.
زنان افغان با انواع بزهدیدگیهای گوناگون از قبیل قتلها، خودکشیها، خودسوزیها لت و کوب، ازدواجهای اجباری، توهین و تحقیر، اختلاف، قاچاق و. . . روبرو بوده و دست و پنجه نرم میکنند.
برای تغییر این وضعیت باید پاسخها و تدابیر مناسب اتخاذ شده و در سیاست جایی کشور لحاظ گردیده از طریق ارگانهای مربوط به ویژه دستگاه عدلی و قضایی کشور عملی شود. عمده این تدابیر باید جنبه پیشگیرانه داشته باشد و با پیشگیری اجتماعی جامعهمدار و رشدمدار زمینه زندگی امن و سالم آنها را فراهم نماید. و با پیشگیری و سعی زمینه تحقق جرم و تبدیل شدن افکار جرمی و به پدیده مجرمانه گرفته شده و کنترل گردد.