خلاصة:
وجود منابع غنی معدنی در جغرافیای کشور را می توان یکی از علل اصلی مزیت ایران در تولید فولاد و محصولات فولادی دانست. رفع مشکلات تولید و ارتقای جایگاه بین المللی کشور افزون بر اینکه زمینه ساز تسریع روند توسعه است، موجب کاهش آسیب پذیری اقتصادی، دوری از اقتصاد تک محصولی و همچنین، تقویت قدرت رقابت پذیری این صنعت می شود. با توجه به اهمیت این صنعت در اسناد بالادستی و هدف گذاری صورت گرفته در رسیدن به تولید 55 میلیون تن فولاد در سال، به نظر می رسد این صنعت در دستیابی به اهداف تعیین شده با چالش کمبود مواد اولیه تولید ازجمله سنگ آهن، مواد نسوز و الکترود گرافیتی مواجه باشد. پیشنهاد می شود با اقداماتی مانند توسعه معادن کوچک مقیاس، توسعه و تعمیق فعالیت های اکتشافی، کاهش مصرف آهن اسفنجی در فرایند تولید فولاد، سرمایه گذاری و خرید معادن سنگ آهن در دیگر کشورهای آهن خیز و... از ایجاد چالش در صنعت فولاد جلوگیری شود.
ملخص الجهاز:
همانطور که در نمودار شماره 1 مشاهده میشود، در افق بلندمدت سال 1404، صنعت فولاد طبق آخرین اطلاعات در دسترس مورد استفاده در این گزارش، در تأمین سنگ آهن مورد نیاز برای رسیدن به اهداف تعیینشده در سال 1404 (تولید 55 میلیون تن فولاد) با کسری در موازنه همراه خواهد بود، اما در بقیه محصولات زنجیره فولاد بر اساس این آمار به نظر میرسد کمبودی وجود نداشته باشد.
1ـ7ـ توزیع ناعادلانه منابع عمومی از نگاه بیننسلی آنچه در ارزیابیهای صورتگرفته درباره این طرح مغفول مانده، این است که چرا باید افراد خاصی مشمول این طرح شوند و اموال عمومی بین آنها تقسیم شود درحالیکه یک دهه بعد از اجرای این طرح، تعداد افراد بیشتری مستحق دریافت این کمکها شدند، اما از دریافت آن محروم هستند؟ آیا اجرای این طرح واقعاً با اصل عدالت و استفاده صحیح از اموال عمومی سازگار بوده است؟ آیا بهجز واگذاری این سهمها، سازوکار بهتری برای حمایت مستمر و بلاعوض دولت از فقرا که با توجه به تورم موجود، تعداد آنها پیوسته در حال افزایش است، وجود ندارد؟ آیا این طرح چنان ضرورتی داشت ــ مطابق آنچه گفته شد ــ که با وجود فراهم نبودن بستر آن و رعایت نشدن قوانین مربوط به اجرا درآید یا اینکه اجرای آن تنها منفعتجویی سیاسی بود که در بلندمدت موجب افزایش مشکلات موجود در اقتصاد شد؟ این طرح را میتوان ابزار بازتوزیع درآمد از سوی دولت تلقی کرد.