خلاصة:
با تشکیل کشور عراق در اوایل سده بیستم م یلادی، ایران در مرزهای غربی خود با
کشوری همسایه شد که وار تمدن های بین النهرین محسوب می شد، تمدن هایی که
هااران سال پیش از این نیا، همسایه تمدن های مستقر در فلات ایران بودند. این
همسایگی مجدد باعث ایجاد رابطه ای بین دو کشور شد که در هااره های قبل و پس از
تشکیل حکومت هخامنشیان فراموش شده بود. پرسشی که در پس این هم مرز شدن
دوباره در این مقاله مطرح شده، این است که آیا روابط دو کشور در دوران معاصر
شباهتی به روابط دو سرزمین در دوران پیشاهخامنشی دارد؟ برای رسیدن به پاسخ این
پژوهش، ابتدا محدوده زمانی مشخصی که اسناد بیشتر ی از آن در دسترس بود برای
مقایسه انتخاب شد. محدوده مورد نظر، سده هفتم پ.م است که ایلامی ها در قسمت
غربی فلات ایران در همسایگی حکومت آشور در بین النهر ین حکومت می کردند. با
استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی_مقایسه ای این نتیجه حاصل شد که رابطه
دو کشور در هردو دوره با وجود روابط عمیق فرهنگ ی و تجار ی، رابطه ای پرتنش،
درگیرانه و رقابتی بوده است. اختلافات مرزی و ارضی که بخشی ناشی از تما یلات
توسعه طلبانه و بخش دیگر ریشه در تعارف تنگناهای ژئوپل یتیکی دارد، در هردو دوره از
عوامل اصلی تعارف در روابط دو سرزمین است. تمایل بین النهرینی ها برای دسترسی به
خلیج فارس)دریای آزاد( و منابع طبیعی فلات ایران در سده هفتم پ.م و خواست عراق
برای دسترسی به خلیج فارس و در مقاطعی مناطق نفت خیز خوزستان مشابه است.
رقابت های منطقه ای و نی ات تجاوزکارانه نیا در هردو دوره باعث شده که حاکمان
به روش های گوناگون و مشابه از جمله ائتلاف با مخالفان رقیب، افزایش قدرت نظامی و
قراردادهای صلح موقتی، سعی در کنترل روابط داشته باشند. شرایط جهانی هم همواره
روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
When Iraq was founded in the early twentieth century, Iran became a neighbor on its western border with a country that was considered the inheritor of the Mesopotamian civilizations. The civilizations that were the neighbors of the civilizations located on Iranian plateau already thousands of years ago. This re-neighborhood led to a relationship between the two countries that had been forgotten for millennia after the establishment of the Achaemenids. The question posed in this article, is whether the relations between the two countries in the contemporary period and the relations between the two lands in the pre-Achaemenid period are similar? To reach at the answer to this study, a specific time frame has been selected for comparison at the beginning. The seventh century BC is considered for comparison, when the Elamites ruled in the vicinity of Assyria, and more documents are available than in previous periods. This result has been obtained through library resources and analytical-comparative method that one of the main causes of conflict in the relations between the two lands is border and territorial disputes, which is partial due to territorial expansionist tendencies and the other part is rooted in the conflict of Geopolitical constraints in both periods. Regional rivalries and aggressive intentions have led rulers in both eras to try to control relations in a variety of similar ways, including alliances with rival opponents, increased military power, and temporary peace agreements. Also, global conditions have always affected the relations between the two countries.
ملخص الجهاز:
کلمات کلیدی: ایلام، آشور، ایران، عراق، روابط سیاسی Quarterly Comparative Comparison of Iran-Iraq (20th century) and Elam-Assyria (7th century BC) Political Relations Roshanak Masuri 1 , Fayyaz Zahed 2 Vol. 1, No. 1, Autumn 2021, Pages: 81-102 Abstract When Iraq was founded in the early twentieth century, Iran became a neighbor on its western border with a country that was considered the inheritor of the Mesopotamian civilizations.
این ارتباط با وجود مستقل شدن قسمتهایی از سرزمین ایران تا حدود زیادی ادامه داشت تا زمان حکومت صفویه در ایران که رابطه جدیدی بین دو سرزمین شکل گرفت: و بینالنهرین بهعنوان یک سرزمین غیرمستقل، محل مجادله دو کشور مستقل ایران و عثمانی شد.
بههرحال Walther Hinz ایرانشناسِ آلمانی همپیمانی ایلام و بابل، الگویی را برای رخدادهای سدههای هفتم و هشتم پیش از میلاد، بهدست میدهد و میتوان گفت مشخصهی اصلی روابط خارجی ایلام در این زمان از یک سو جنگ با آشور و از طرفی همپیمانی با بابل بوده است (Brinkman,1965:166).
بهغیر از این، مکاتبات آشوری نشان میدهد که ایلامیها، حتی اگر کنترل مستقیمی هم بر بسیاری از گروههای مختلف آرامی و کلدانی که در منطقه مرزی بابل و ایلام زندگی میکردند نداشتند، اما دارای نفوذ گستردهای در میان آنها بودند و این مورد هم بر روابط دو حکومت تاثیرگذار بود(Waters,2013:479-480).
اما در این زمان خود آشور درگیر جنگهای خانگی بین آشوربنیپال و برادرش که نایبالسلطنه بابل بود شد.