خلاصة:
بررسی هوش هیجانی و هوش شناختی در دانش آموزان دوره ابتدایی میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از عوامل موثر در موفقیت تحصیلی آنان پیدا کنیم. از یک سو، هوش هیجانی میتواند تاثیر بسزایی بر عملکرد تحصیلی داشته باشد. دانش آموزانی که توانایی مدیریت احساسات خود را دارند، ممکن است بتوانند بهتر با استرسهای تحصیلی خود مقابله کنند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش بیشتری بکنند. از سوی دیگر، هوش شناختی نیز میتواند نقش مهمی در عملکرد تحصیلی داشته باشد. دانش
آموزانی که توانایی حل مسائل و یادگیری خوبی دارند، ممکن است بهترین نتایج تحصیلی را داشته باشند. معلم، اصلیترین و موثرترین عامل و عنصر نظام تعلیم و تربیت است؛ به گونهای که توفیق یا شکست برنامهها و فعالیتهای آموزشی و پرورشی این نظام، مستقیم یا غیر مستقیم معطوف به معلمان آن میباشد. یادگیری مفاهیم، در شرایطی رخ میدهد که کودکان انگیزه پیداکرده و به طرف مطلب جدید جذب شوند. شیوههای نوین تدریس در آموزش و پرورش کمک میکند که کودکان به کارهای نو دست
بزنند و باهر موضوعی خلاقانه برخورد کنند. در نظامهای آموزشی نیز تاکید عمده بر پرورش خلاقیّت کودکان است. خلاقیّت برای بقای هر جامعه ای لازم است و برای ایجاد و تداوم آن در افراد، بایستی عادت به تفکر را در آنها ایجاد کرد چرا که خلاقیّت با تفکر به وجود میآید. یکی از هدفهای مهم در محیط پرتلاطم و متغیر کنونی، آموختن شیوه های خلاقیّت و نوآوری است و یکی از الگوهای تدریس که باعث پرورش ظرفیت مشکل گشایی کودکان و هدایت آنها به بیان خلاق میشود پرورش خلاقیت است.