خلاصة:
داستان گویی در کشور ما سابقهای بس دیرینه و قدیمی داردء اما نفوذ عوامل و وسایل ارتباط جمعی و علاوه بر آن مسائل خاص حوزههای شهرنشینی» موجب شده تا نقش داستان گویی در طول دوران و به ویژه در نظامهای آموزشی کم رنگ شود. پژوهش حاضر به روش مروری کتابخانهای انجام ش ده هست که هدف از آن بررسی تاثیر دهستان گویی و تحلیل اجتماعی در یادگیری تاریخ در پایه ششم بود. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهطور کلیء میتوان آدعا کرد که تدریس به شکل دهستان از جدیترین و بنیادیترین روشهای انتقال مفاهیم به دنیای دانشآموزان هست. نمیتوان نقش شگفتانگیز داستان را در آموزش و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی و دینی انکار کرد. همچنین به داستان گویی هنوز به عنوان یک فن نگاه نمی شود و در نظام آموزش و پرورش جایگاه شایستهای برای داستان گویی به چشم نمیخورد. بسیاری از علاقمندان به این فن» به تجارب خود متکی هستند و کمتر با روشهای علمی و اصول قابل قبول این فن آشنایی دارند. بحث درباره ی نظام تعلیم و تربیت بسیار گسترده هست. به گونهای که وارد شدن به هر حیطه از آنء نیازمند دانش و تخصص هست و اگر محققی واجد تخصص نباشد و علاوه برآن در زمینه ی مسائل تربیتی صبر و حوصله و دقت لازم را به کار نبردء بیشک نمیتواند این نظام را به سر منزل مقصود هدایت کند.