خلاصة:
بازنشر «نالازم» یکی از متون مصحّحو منقّح موجود، در زیر عنوان «تصحیح انتقادی» از نشانههای ناتندرستی و رکودی است که حوزۀ مهم و بنیادی تصحیح نسخ خطی بدان مبتلا شده است. برای تصحیح مجدد یک متن در دسترس، باید دلایل کافی و مقنعی اقامه شود تا بتوان سرمایه وقت و نقد را هزینۀ انتشار دوباره و کامل آن نمود. در این مقاله با اشاره به تصحیح معتبر و نقادانه غلامحسین یوسفی از بوستان سعدی به بررسی پژوهشهای انتقادی درباره تصحیح مذکور پرداخته میشود و پیشنهاد میگردد که در صورت امکان تا زمان دستیاب شدن نسخهای اصیل و مهم که ضرورت تصحیحی تازه را پدید ـ از سوی جمعی از محققان برجسته بهترین چاپ انتقادی موجود از متون ادبی به مثابه متن اصیل در نظر گرفته شود و با نگارش مقالات انتقادی کاستیهای آن مرتفع گردد. بهمنظور رعایت حقوق نویسندگان مقالات معتبر و نکات ارزنده آنها همچون ذیلی بر متن اصلی منتشر شود تا هم از بازنشرهای غیرضروری جلوگیری شود و هم آرای نقادانۀ منتقدان قدر بیند و بر صدر نشیند. نویسندۀ این سطور با تامل در برخی نقدهای نوشته شده بر بوستان به تصحیح غلامحسین یوسفی کوشیده است تا دیدگاه خود را بیان و به تداوم این کار کمک کند.
“Unnecessary” republication of an existing revised and proofread text, under the title of “Critical Revision” could be taken as a symptom of the infirmity and stagnation which has afflicted the essential and fundamental field of manuscript revision. Revision and proofreading a readymade text, requires sufficient convincing reasons so that money and time could be dedicated to its perfect and complete republication. Referring to Sa’di’s Bustan’s validated critical revision by Gholamhossein Yousefi, this paper evaluates a number of critical research studies on the revision and suggests that before access to any valuable authentic manuscript which would require a new revision, if possible, in the same manner, a team of eminent researchers consider the best critical publication available of other authentic literary texts and remove their shortcomings through critical papers. Also, in order to respect the copyright of validated paper authors, their valuable noted points be printed as footnotes on the authentic text so that unnecessary republications could well be avoided and the critical views of the literary critics would be “valued and respected”. Attempts have been made by the writer of these lines, through pondering upon a number of critics written on Bustan revised and proofread by Gholamhossein Yousefi, so that he may present his views and contribute to such works being undertaken again.
ملخص الجهاز:
در این مقاله با اشاره به تصحیح معتبر و نقادانه غلامحسین یوسفی از بوستان سعدی به بررسی پژوهشهای انتقادی درباره تصحيح مذکور پرداخته میشود و پیشنهاد میگردد که در صورت امکان تا زمان دستیاب شدن نسخهای اصیل و مهم که ضرورت تصحیحی تازه را پدید ـ از سوی جمعی از محققان برجسته بهترین چاپ انتقادی موجود از متون ادبی به مثابه متن اصیل در نظر گرفته شود و با نگارش مقالات انتقادی کاستیهای آن مرتفع گردد.
اقبال محققان به بوستانِ مصحح يوسفي بعد از انتشار تصحيح منقح يوسفی از بوستان، آنچه زیر عنوان «ویرایش»، «تصحيح»، «اهتمام»، «کوشش»، «ویرایش»، «گزارش»، «شرح»، «گردآوری» و مانند آن منتشر شده، بیشتر بازنشر چاپهای فروغی و یوسفی و اندکی نیز حاصل مقایسه و درآمیختن این دو چاپ و چاپهای دیگر بوده است.
بررسی نقدهایی که بر بوستان مصحح یوسفی نوشته و منتشر شده، گویای آن است که این تصحيح بهویژه در میان محققان دانشگاهی چونان چاپ نهایی از بوستان سعدی تلقی شده است.
مؤيد در کتابی با عنوان بازیافت بوستانیهای سعدی یکصد و ده بیت از بوستانِ چهارهزار بیتی را مورد مداقه قرار داده و آرای خود را دربارۀ ضبط و شرح آنها منتشر کرده است.
اگر در نسخه بدلی بهجای طشت، «طاس» ضبط شده باشد، آنچه منتقد میگوید محل تأمل خواهد بود اما در شرح نسخه بدلهای بوستان چاپ یوسفی برای این بیت اختلاف نسخه گزارش نشده است.
3. بیت مورد اشاره در اینجا از چاپ اول بوستان یوسفی نقل شده است.
برای سهولت دسترسی به شماره ابیات بوستان چاپ یوسفی ارجاع داده شده است.