خلاصة:
سبک زندگی، آفرینش و خلق هنرمندانۀ راه و روشی خاص با توجه به امکانات، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و محدودیت های فردی و اجتماعی است. از اینرو می توان گفت که سبک زندگی، هنر فرد در انتخاب مناسب ترین و خردمندانه ترین راه برای تحقق اهداف است. سبک زندگی پدیده ای در خلا نیست، بلکه عوامل متعددی در تثبیت، تغییر یا تحول صعودی یا نزولی آن مدخلیت علی دارند که دولت در این میان مهم ترین نقش و سهم را دارا است. از سویی برقراری نظم و امنیت ملی و اجتماعی در سطح جامعه از مهم ترین دغدغه های هر دولتی است. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی پاسخ به این پرسش است که دولت در تحقق امنیت اجتماعی و سبک زندگی اسلامی چه نقشی دارد؟ در این راستا، رویکردهای دولت محور به امنیت اجتماعی، تاکیدشان بر تاثیر حکومت و کارآمدی نهادهای آن در ایجاد امنیت اجتماعی است و تحقق سبک زندگی، مستلزم نیل به اهداف، حفظ همبستگی، انطباق با محیط و حل منازعات است. زمینه حفظ ارزشها، رستگاری معنوی، تقویت رهنمودهای دینی، استمرار سنتها، زندگی برخوردار از اوج لذت، امنیت، رفاه از جمله مسائل مهم در سبک زندگی است که منجر به ساختن ساختار رفتاری افراد می شود. سبک زندگی اخلاق عمومی و فرهنگ اجتماعی می سازد؛ در صورت تحقق این کارکردها در بلند مدت تمدن نوین اسلامی تحقق می یابد. تمدن بزرگ چند پایه دارد که یکی از این پایه های آن سبک زندگی است. جریان بدین معنا است که حق انتخاب برای افراد ندارد و افراد در این سبک اجبار دارند؛ از جمله راهکارها در این مسیر فرضیه سازی در سبک زندگی است بدین معنا که فرضیهها از آیات و روایات استخراج شوند و تحلیلی و تبیین آنها صورت بگیرد. در حال حاضر زوایای چندگانه در زندگی شامل مسائل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که نیاز به فرضیه دارد و در قدم بعدی نظریه می خواهد؛ اگر این مراحل انجام نشود نمی توان به ارائه سبک رسید چراکه اداره و حرکت جامعه در سبک زندگی اسلامی است. پیامبران آمدهاند تا تک تک افراد جامعه آن گونه که اسلام خواسته است زندگی کنند و این موضوع جدی است و باید کاری کرد که ناخودآگاه عدالت رخ دهد و جامعه محجبه باشد و بی عدالتی در جامعه نباشد و جامعه شفاف باشد. در مدل سازی باید به این امر توجه شود؛ مدل سازی راهکار است بدین معنا که همه امکانات و فناوریها و صنعت در این راستا به کار گرفته شود و بعد از این مراحل نیاز به گفتمان سازی است که جدا از گفتگو است. برآیند و حاصل یک مساله در ذهن و باور گفتمان است که بر اساس گفتمان نظام ساخته می شود و سبک زندگی در کلان جامعه معنا می شود. سبک زندگی مجموعه معارف و روایات و اخلاقیات نیست حجت الاسلام الهی خراسانی، درباره تفاوت های سبک های زندگی در دهه های مختلف گفت: این تفاوتها به تمایزهائی که از انتخابها و ترجیحات افراد است نشات می گیرد و به سلیقه های افراد مربوط می شود. اشتباه روشی که به دنبال تبیین و تعریف سبک زندگی اسلامی است این است که سبک زندگی اسلامی با مجموعه معارف اسلامی یکسان در نظر گرفته می شود و در واقع پیام های اخلاقی و بخش هائی از فقه شامل مستحبات و مکروهات را نیز شامل می شود. سبک زندگی مجموعه معارف و روایات و اخلاقیات نیست؛ نگاه درست این است که ما می خواهیم در بیرون سبک زندگی را رقم بزنیم و انتخاب هائی را داشته باشیم که معطوف به معارف اسلامی باشد در طراحی این الگوهای مرتبط با سبک زندگی این مجموعه معارف و آیات و روایات اخلاقی در واقع منبع هستند. اگر سبک زندگی مجموعه روایات و اخلاقیات تعریف شود به نوعی رواج اخباری گری است؛ این امور منبع های معرفتی، دانشی، هنجاری و ارزشی هستند.