خلاصة:
با تطبیق تعریفی که فیلسوفان از «حرکت» (خروج تدریجی شیء از قوه به فعل سیلان و تدرج در وجود) و «مجرد» (موجودی که نه تنها جسم عنصری و طبیعی نیست، بدون وجود جسم عنصری و تعلق به آن نیز می تواند باقی بماند) ارایه کرده اند بر اموری در روایات، به اشاراتی از روایات بر مسیله امکان حرکت در مجردات می توان دست یافت؛ لیکن در نگاه ابتدایی، تعارضی در این باره در روایات مشاهده می شود؛ تعداد اندکی از روایات بر عدم حرکت در مجردات دلالت دارند. اما این روایات، ضعیف، مجمل، متعارض با روایات قطعی و غیردال بر ثبات مطلق مجردات اند. درمقابل، انبوهی از روایات یافت می شوند که بر امکان حرکت در مجردات دلالت دارند. روایاتی که از حرکت در تمام ممکنات یا وقت و اجل داشتن تمام مخلوقات یا مرگ تمام آنها یا ازدیاد علم ملایکه یا تقرب بیشتر یافتن ایشان و... حکایت دارند. از دلالت مجموع این روایات، اجمالا امکان حرکت در مجردات قابل استنباط است.