خلاصة:
یکی از مسائل کاربردی فقه، مسئله وجوب یا عدم وجوب نماز و روزه های قضای
مادر پس ازمرگ برعهده ی ول ّی (بزرگترین فرزند پسر) میباشد. طبق بررسی های صورت
گرفته توسط مولف در متون فقهی نظیر آثار شهیدین اول و ثانی، محققین اول و ثانی، علامه
حلی و شیخ طوسی به صورت تفصیلی به این مطلب پرداخته نشده است و در این مقاله سعی
بر این است که تمامی ادله و مستندات این بحث مورد بررسی قرار گیرد. پیش فرض ما این
است که طبق روایات وارده، نماز و روزه ی قضای مرد پس از مرگ بر عهده ی ول ّی او
میباشد. هدف این پژوهش، پرسش به این سوال مهم است که آیا علاوه بر پدر، نماز و روزه
های قضای مادر نیز بر گردن ول ّی واجب است یا خیر؟ در این راستا پس از بیان نظریه ی
گروه اول (قائلین به الحاق زن به مرد در حکم مذکور) و گروه دوم (قائلین به عدم الحاق زن
به مرد در حکم مذکور) مستندات و ادله هر گروه بررسی و به اشکال های وارده پاسخ داده
شد.
ملخص الجهاز:
هدف این پژوهش، پرسش به این سوال مهم است که آیا علاوه بر پدر، نماز و روزه های قضای مادر نیز بر گردن ولیّ واجب است یا خیر؟ در این راستا پس از بیان نظریه ی گروه اول (قائلین به الحاق زن به مرد در حکم مذکور) و گروه دوم (قائلین به عدم الحاق زن به مرد در حکم مذکور) مستندات و ادله هر گروه بررسی و به اشکال های وارده پاسخ داده شد.
ترجمه: و حکم زن نیز حکمی است که ذکر کردیم، در این که قضای آنچه از روزه به خاطر مریضی یا عادت از او فوت شده، بر هیچ کس واجب نیست مگر اینکه امکان قضا برای او وجود داشته و آنها را اعاده نکرده باشد که در این صورت قضای آن (توسط ولی) واجب است.
مستندات و ادلة نظریه عدم الحاق قائلین به عدم الحاق زن به مرد در حکم وجوب قضای نماز و روزه ی میت توسط بزرگترین فرزند پسر برای مدعای خود دو دلیل بیشتر ذکر نکردند و ادله دیگرشان در واقع پاسخ و رد ادله و مستندات قائلین به الحاق (که در بخش بعد خواهد آمد) می باشد.
مستندات و ادله نظریه الحاق 1 ) برخی نصوص که در این خصوص وارد شده اند لفظ میت را در بر دارند که هم شامل مرد و هم شامل زن می شوند و همچنین روایاتی که با لفظ رجل وارد شده از باب تمثیل است نه تخصیص، در نتیجه شامل زن نیز می شود.